روز یكشنبه ماراتن انتخاباتی در تركیه به پایان رسید و رجب طیب اردوغان توانست با چهار درصد اختلاف نسبت به كمال قلیچدار اوغلو، نامزد اپوزیسیون، ریاستجمهوری خود را برای ۵ سال دیگر تضمین كند. مخالفان اردوغان با توجه به بحران اقتصادی و نارضایتیهای عمومی از عملكرد اردوغان، فرصت بسیار خوبی داشتند كه به حاكمیت ۲۰ ساله اردوغان بر تركیه پایان بدهند، اما در این مسیر توفیقی به دست نیاوردند تا اردوغان دستكم تا سال ۲۰۲۸ در مقام ریاستجمهوری تركیه باقی بماند. در گفتوگو با ولی گلمحمدی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نتایج انتخابات در تركیه را بررسی كردیم و نظر این استاد دانشگاه را در مورد دلایل پیروزی مجدد اردوغان و سیاستهای او در دوره جدید جویا شدیم. در ادامه متن كامل گفتوگوی «اعتماد» را با ولی گلمحمدی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس مطالعه میكنید.
فكر میكنید دوره جدید ریاستجمهوری اردوغان استمرار و تداوم سیاستهای پیشین باشد یا شاهد تحولی در نحوه حكمرانی اردوغان و حزب عدالت و توسعه باشیم؟
نخست باید بررسی كنیم مهمترین عوامل و متغیرهایی كه باعث انتخاب مجدد رجب طیب اردوغان و شكست اپوزیسیون شد، چه چیزهایی بودند. به رغم فرصت بیسابقهای كه برای اپوزیسیون تركیه ایجاد شدهبود، از بحث بحرانهای اقتصادی بگیرید تا وضعیت شاخصهای حقوق بشری و دموكراسی و زلزلهای كه بهمنماه گذشته رخ داد، مخالفان نتوانستند به ۲۰ سال حكومت اردوغان پایان دهند. اما این پیروزی هم پیروزی قاطع و بلامنازعی برای اردوغان نبود، همین كه انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم رفت، به معنای آن است كه اردوغان از رایدهندگان تركیه كارت زرد گرفت؛ بدون تردید این واقعیت رفتار اردوغان را چه در داخل و چه در سیاست خارجی محتاطتر خواهد كرد. به تعبیری تصویر كلان از انتخابات تركیه این است كه آقای اردوغان پیروزی شكنندهای داشت. در نقطه مقابل، ائتلاف اپوزیسیون به رهبری كمال قلیچداری نتوانست در مورد حوزههایی كه قصد تحول در نحوه حكمرانی تركیه داشت، شهروندان تركیه را قانع كند. از این منظر اگر بخواهیم بررسی كنیم كه سیاستهای اردوغان در داخل و خارج تغییر میكند یا تحول پیدا میكند، به عقیده من شاهد تغییرهای رادیكال در سیاست خارجی و داخلی تركیه نخواهیم بود. یكسری تحولات تاكتیكی به احتمال زیاد رخ میدهد. این تحولات متاثر از سه مولفه، روند یا پیشرانی است كه بخشی به خاطر نتایج این انتخابات است و بخشی از آنهم روندهایی است كه از سالهای گذشته شروع شدهبود و الان به مسائل كلیدی منازعات و مناظرات سیاست داخلی تركیه تبدیل شده است. نخستین مساله، بحران اقتصادی كنونی تركیه است. رجب طیب اردوغان، در داخل اولویت اصلی خود را مساله اقتصاد قرار میدهد.
تصور میكنید اردوغان بتواند بر بحران اقتصادی كنونی تركیه غلبه كند؟
در طول سالهای گذشته رفتار، اظهارنظرها، آرایش سیاسی- حزبی و ائتلافهای اردوغان و اطرافیانش بر مبنای افزایش بخت پیروزی در انتخابات ۱۴ مه ۲۰۲۳ بود. اما بعد از پایان انتخابات، اولویت اصلی او بحران اقتصادی خواهد بود. تركیه در سالهای پیش رو با وضعیت اقتصادی دشوارتری مواجه خواهد شد. بدهی خارجی تركیه بالای ۴۸۰ میلیارد دلار رفته است. بدهیهای خارجی با سررسید یكسال یا كمتر بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار است. اردوغان توانسته بود برخی پرداختهای خارجی را به ویژه در حوزه انرژی، مثلا در مورد خریدهای نفت و گاز از روسیه، با توجه به نزدیك بودن فصل انتخابات به تاخیر بیندازد تا فشار ارزی به اقتصاد تركیه را پیش از انتخابات كاهش بدهد. برای اینكه ارزش برابری لیر در مقابل ارزهای خارجی حفظ شود در طول سالهای اخیر ریخت و پاشهای ارزی زیادی از سوی دولت اردوغان باعث شد مجموع ذخایر ارزی تركیه به كمتر از ۶۵ میلیارد دلار برسد كه بخشی از این ذخایر ارزی هم متعلق به تركیه نیست و پولهایی است كه به عربستان، امارات متحده عربی، قطر، لیبی، آذربایجان و دیگر كشورهای منطقه رسیده است كه در صندوق ذخیره ارزی تركیه وجود دارد.
زلزله بهمنماه گذشته تركیه و اثر آن را هم بر وضعیت اقتصادی تركیه نباید از نظر دور داشت. نزدیك به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی تركیه از مناطق زلزلهزده تامین میشد و احتمالا در سالهای پیش رو سهم این مناطق در تولید ناخالص داخلی تركیه كاهش پیدا خواهد كرد و از طرف دیگر بازسازی مناطق بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار پول داغ نیاز دارد.
با توجه به این مسائل، اولویت اردوغان بهبود شاخصهای كلان اقتصادی تركیه خواهد بود. به رغم این مسائل، اردوغان در تبلیغات كارزار انتخاباتی خود در دور دوم هم تاكید كرد كه به سیاستهای نامتعارف یا Unorthodox اقتصادی خود ادامه میدهد و همچنان معتقد است كه باید نرخ بهره را پایین نگه دارد. برآوردها نشان میدهد كه در چشمانداز آینده روند تورم تركیه صعودی خواهد بود و شاهد تداوم كاهش ارزش لیر خواهیم بود، فرار سرمایه در تركیه اتفاق میافتد و تمایل چندانی برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی جدید در تركیه وجود نخواهد داشت. اینها مسائلی است كه اردوغان آنها را برای پنج سال پیش رو پیشبینی كرده است و تلاش خواهد كرد كه مسائل اقتصادی را بیش از سایر مسائل در اولویت قرار دهد.
اما مساله اقتصاد یك بعد قضیه است. پیشرانه و مولفه دیگر سیاست تركیه در حال حاضر، ورود یك بازیگر جدید در سیاست تركیه است كه ملیگراهای ترك هستند. شگفتیساز این دوره از انتخابات با نزدیك به ۱۳ میلیون رای جریانهای ملیگرا بودند، بخشی از آنها ملیگراهای افراطی هستند و بخشی دیگر ملیگراهای میانهرو هستند. مثلا حزب خوب كه در ائتلاف اپوزیسیون قرار داشت یا حزب MHP یا حركت ملی كه متحد اردوغان است یا سینان اوغان كه نامزد انتخابات بود و در دور دوم از ائتلاف جمهور به رهبری رجب طیب اردوغان حمایت كرد. در شرایط كنونی ما شاهد بازگشت مرجعیت ملیگرایی تركی به صحنه سیاسی تركیه هستیم. بدون تردید این جریانها محدود به پارلمان نخواهد ماند و به احتمال زیاد در كابینه آینده اردوغان هم نقش پررنگی خواهند داشت و در بسیاری از پروندههایی كه در داخل و خارج از تركیه است، ملیگراها نفوذ زیادی دارند. مثلا پرونده سیاستهای تركیه در مقابل شهروندان كرد این كشور، با مساله ملیگرایان ترك گره خورده است. من سالهای آینده را علاوه بر بحران اقتصادی، سالهای سختی برای قوم كرد تركیه میبینم و پیشبینی میكنم كه بهشدت عرصه برای فعالیت سیاسی كردها تنگ شود و این احتمال وجود دارد كه آنكارا به خاطر رفتار دولت با كردها با اروپا و غرب به مشكلات اساسی بربخورد. سهیم شدن ملیگراها در پیروزی اردوغان چه در انتخابات پارلمان و چه در انتخابات ریاستجمهوری باعث میشود كه بخشی از اختیارات و پروندهها به آنها تفویض شود. تصور من این است كه در طول پنج سال آینده روند اقتدارگرایی فردی آقای اردوغان افزایش پیدا كند و چندان نگرانی در مورد واكنشهای حقوقبشری یا دموكراسیخواهی غرب هم نخواهد داشت. اما در مجموع پیشبینی نمیكنم تحول رادیكالی در سیاست داخلی تركیه رخ دهد.
قبل از انتخابات رسانهها صحنه رقابت انتخاباتی در تركیه را به نوعی رقابت میان شرق و غرب صورتبندی كرده بودند، اینكه ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه از پیروزی اردوغان حمایت میكند و دولتهای غربی از پیروزی مخالفان او خوشحالتر میشوند. فكر میكنید دولتهای غربی تا چه اندازه از نتیجه این انتخابات ناراضی باشند؟
جو بایدن، رییسجمهور امریكا، در كارزارهای انتخاباتی خود، بخشی از برنامه سیاست خارجی خود را به تركیه اختصاص داده بود و اظهارات مهمی مطرح كرد كه در تركیه جنجالآفرین شدهبود. رییسجمهوری امریكا گفته بود كه واشنگتن به دنبال تغییر رژیم در تركیه، از طریق مكانیزمهای انتخاباتی و تقویت اپوزیسیون است. واقعیت این است كه اگر جنگ اوكراین اتفاق نمیافتاد و تركیه اردوغان تعریف و جایگاه متفاوتی برای غرب پیدا نمیكرد، به احتمال زیاد شاهد رویكرد تهاجمی بیشتر اروپا و امریكا علیه اردوغان بودیم. واقعیت این است كه بهرغم تبلیغهای رسانهای و تصویرپردازیهایی كه در رابطه با اقتدارگرایی اردوغان در رسانههای غربی انجام میشود، اما در سطح رسمی و رده بالای دولتهای غربی، چندان شاهد رفتارها و تلاشهای براندازانه علیه اردوغان نبودیم؛ حتی میشود گفت تا پیش از انتخابات اخیر، غرب به این نتیجه رسیده بود كه باید با تركیه اردوغان همزیستی داشتهباشد و اردوغان را در داخل تركیه بپذیرد. این مساله ناشی از نگرانیهای جدیدی است كه اتحاد دوسوی اقیانوس اطلس در مورد دریای سیاه و جنگ اوكراین پیدا كرده است. اردوغان یكسری ظرفیتهایی در روابط با روسیه ظرفیتهایی دارد كه رقیب او، كمال قلیچدار اوغلو، فاقد آنها بود. غرب تعاملهای دیپلماتیك خودش را با روسیه از طریق تركیه پیش میبرد. ظرفیت تركیه در وساطت میان غرب و روسیه، بیش از آنكه بنا شده بر ساختار سیاسی و ظرفیتهای كشور تركیه باشد، مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی رجب طیب اردوغان است؛ بنابراین، اردوغان مزیتی را برای غرب ایجاد كرده بود كه بتواند سطحی از تعامل و توازنی در مدیریت تنشها با روسیه پوتین داشتهباشد. به همین دلیل رنگ ضداردوغانی اظهارنظرها و رفتارهای دولتهای غربی در آستانه انتخابات به شكل معناداری فروكش كرد. نباید فراموش كرد كه هیچ عضوی از ناتو به اندازه تركیه به روسیه متصل نیست.
در برابر ولادیمیر پوتین، به اردوغان اولویت میداد و البته پیشبینی میكردند كه اردوغان كار سختی در انتخابات نداشته باشد. تصویر مسكو این بود كه اگر تغییر و تحولی در راس هرم قدرت تركیه رخ بدهد، دیگر شاهد استقلال عمل نسبی تركیه در تعامل با روسها نخواهیم بود و به همین دلیل رسمی و غیررسمی از اردوغان حمایت میكردند.
فكر میكنید ائتلاف اردوغان و ائتلاف رقیب كه اقلیت نسبتا قدرتمندی دارد، تا چه اندازه تا انتخابات بعدی پایدار بماند؟
حزب عدالت و توسعه از انتخابات پارلمانی ۲۰۱۵ برای نخستینبار در انتخابات پارلمانی اكثریت انفرادی خود را در پارلمان و هژمونی خود را در قوه مقننه از دست داد. از آن دوره و به ویژه بعد از كودتای ۲۰۱۶ اردوغان و همحزبیهایش به این نتیجه رسیدند كه باید به سمت ائتلاف با احزابی بروند كه بتوانند در ساختار حاكمیت هم از رای آنها بهرهمند بشوند و هم توانایی مدیریت عملكرد آنها را داشته باشند. در این مسیر عدالت و توسعه، ائتلاف با حزب حركت ملی و ملیگراها را انتخاب كرد كه یك تحلیل دقیق و موفق داشتند. ائتلاف با این حزب و رهبرش دولت باحچهلی، توانست با دستكاری احساسات ناسیونالیستی جامعه تركیه و همچنین امنیتیسازی مساله كردها، این حزب و بدنه اجتماعی آن را به اردوغان و حزب عدالت و توسعه نزدیك بكند تا حدی كه میتوان گفت در این انتخاب MHP یا حزب حركت ملی در محافظهكاران مذهبی حزب عدالت و توسعه ذوب شدند. در پنج سال گذشته جوری مهندسی اجتماعی انجام شد كه بدنه اجتماعی ملیگراها و محافظهكاران مذهبی در هم تنیده شد. اینجا منظور از ملیگراها، بخشی است كه از حزب حركت ملی حمایت میكنند، ملیگراهای افراطیتری هم هستند كه طرفدار خانم مرآل آكشنر و حزب خوب او هستند و از ائتلاف مخالفان حمایت كردند.
اردوغان از یك طرف نسبت به آرای راستگراهای دیندار و محافظهكار در تركیه برای خودش اطمینان داشت و میدانست كه نیاز به ۱۰ درصد رای بیشتر دارد كه در این راستا اتحاد به حزب حركت ملی را انتخاب كرد. ائتلافی كه بین عدالت و توسعه و حركت ملی شكل گرفته، فقط مربوط به این انتخابات نیست، ائتلافی است كه از سال ۲۰۱۷ و همهپرسی قانون اساسی شكل گرفته بود و در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۸ هم ادامه داشت. در برابر ائتلاف اپوزیسیون بهشدت اتحاد شكنندهای دارند و هیچ بعید نیست كه به زودی شاهد به هم خوردن میز ششنفره (ائتلاف مخالفان در انتخابات اخیر) باشیم. ائتلاف مخالفان یك ائتلاف نامتجانس است كه از چپ لیبرال تا راست ملیگرا، از چپ كردی تا محافظهكاران مذهبی در آن حضور دارند. هر چقدر ائتلاف اپوزیسیون جوان، تحت شرایط خاص و فقط با یك هدف تشكیل شدهبود، بر عكس ائتلاف ملیگرایان با اردوغان هم استمرار خواهد داشت و هم برنامهای پشت آن است كه ایدئولوژی حاكم بر این دو دسته به نوعی همگن شود. من معتقدم كه در دوره پیش رو شاهد تركیبی از ملیگرایی با محافظهكاری مذهبی در تركیه خواهیم بود. این اردوغان نیست كه ملیگرا شده است، بلكه او ملیگراها را محافظهكار كرده است. به نظرم این ائتلاف در قالب یك چتر ایدئولوژی كلان در هم ادغام شدهاند و در آینده هم این اتحاد ادامه خواهد داشت.
یكی از موضوعهای اصلی كه در انتخابات اخیر مورد توجه بود و دو طرف روی آن تاكید میكردند، مساله مهاجران خارجی و به ویژه پناهجویان سوری در تركیه بود. فكر میكنید برخورد دولت جدید تركیه با مهاجران سوریه چگونه باشد؟
رویكردی كه كمال قلیچدار اوغلو با موضوع مهاجران داشت، خیلی اصالت عملیاتی و برنامهریزی مطالعهشدهای نداشت. به خصوص در تبلیغات دور دوم كه آقای قلیچدار اوغلو تبلیغات ضدمهاجر و بیگانهستیزانه را تشدید كرد، به خاطر این بود كه میخواست بخشی از آرای ملیگراهای مردد را به خود جلب كند كه خیلی هم در این زمینه موفق نبود. در واقع قلیچدار اوغلو در زمینی بازی میكرد كه اردوغان استاد آن است. نگاه اردوغان نسبت به پناهجویان سوری یك نگاه چندوجهی است و اصلا نگاه او بخشی و جزیرهای نیست. رجب طیب اردوغان بعد اقتصادی، بعد نارضایتی اجتماعی- مدنی كردها و بعد روابط خارجی با دمشق را هم در نظر میگیرد. پناهجویان یك سرمایه مهم برای آنكارا برای آینده روابط تركیه با سوریه محسوب میشوند. اردوغان دیروز اعلام كرد كه ۶۰۰ هزار پناهجوی سوریه به صورت داوطلبانه به كشور خودشان بازگشتهاند و قرار است تركیه یك میلیون نفر دیگر را هم به خاك سوریه بازگرداند. اما برای این كار هم اردوغان برنامهریزیهایی را از گذشته انجام داده است، تركیه در مناطقی از خاك سوریه كه طی عملیاتهای چندگانه از سال ۲۰۱۶ تاكنون تصرف كرده است شهركسازیهایی را آغاز كرده است و قصد دارد كه این پناهجویان را به این مناطق بازگرداند. در واقع عملیات بازگرداندن پناهجویان سوری توسط دولت اردوغان، در چارچوب یك چشمانداز استراتژیك تعریف میشود تا در آینده بتواند تركیب جمعیت منطقهای را به ضرر كردهای شمال سوریه به هم بزند و ساختار اجتماعی، سیاسی و امنیتی نوار شمالی سوریه را در دست خودش بگیرد و در واقع زمانی كه نظامیان تركیهای را از این مناطق خارج میكند، نفوذ خود را در این منطقه حفظ كند.
به نظر من مساله پناهجویان برای اردوغان، بخشی از گفتوگوهای عادیسازی روابط با دولت بشار اسد، رییسجمهور سوریه هم هست. در ماههای آینده پیشبینی میكنم كه در ماههای آینده سطوح مختلف گفتوگوها برای عادیسازی روابط با دمشق در دستور كار آنكارا قرار میگیرد و دولت تركیه از بحث پناهجویان به عنوان بخشی از دستور كار گفتوگوها استفاده خواهد كرد.
به اعتقاد من اردوغان مدیریت به مراتب حرفهایتری در بحث پناهجویان در پیش گرفته است كه نسبت به اظهارات قلیچدار اوغلو كه فقط میگفت میخواهم پناهجویان را اخراج كنم، بسیار جامعتر، صبورانهتر، بلندمدتتر و استراتژیكتر بود.
براساس قانون این آخرین دوره ریاستجمهوری پنجساله اردوغان محسوب میشود. به هر تقدیر اردوغان تلاش خواهد كرد تا قدرت پس از پایان دوره پنجساله همچنان در اختیار او و اطرافیانش و حزب عدالت و توسعه باقی بماند. فكر میكنید در این دوره چه برنامهای برای بحث جانشینی اردوغان در پیش گرفته شود؟
هم به لحاظ جسمی و سلامتی و هم به لحاظ قانونی این دوره آخر رجب طیب اردوغان است. هر چند عدهای اعتقاد دارند كه راههایی برای دور زدن قانون وجود دارد و اردوغان میتواند بدون پایان دادن به دوره كامل پنجساله ریاستجمهوری بعد از چهار سال انتخابات زودهنگام برگزار كند و چون دو دوره كامل پنجساله رییسجمهور نبوده، میتواند قانون را دور بزند باز هم در انتخابات نامزد شود. اما این گزینه چندان موضوعیت ندارد. احساس من این است كه تركیه از همین امروز به فكر مساله جانشینی میافتد. درست است كه انتخابات ریاستجمهوری برای نخستینبار به دور دوم كشیده شد و اردوغان در دور دوم رای آورد، درست است كه حزب عدالت و توسعه به تنهایی اكثریت را در پارلمان در اختیار ندارد، اما واقعیت این است كه هنوز نیروی سیاسی غالب در تركیه محافظهكاران مذهبی هستند و یك جریان جدید هم با آنها متحد شده است و در یك چارچوب ملی- مذهبی در هم ادغام شدهاند و به اكثریت تبدیل شدهاند.
مهندسی سیاسی و اجتماعی تركیه به سمتی خواهد رفت كه حزب عدالت و توسعه متحول شود و از نگاه محافظهكاری مذهبی خود خارج شود و به نوعی عناصر ملیگرایی را در خودش ادغام كند و شاهد جابهجایی چارچوب ترك- اسلام به جای اسلام- ترك باشیم.
پیشبینی من این است كه برای بحث جانشینی شاهد این پوستاندازی در حزب عدالت و توسعه باشیم. احتمالا شخصیتهایی كه در این چارچوب طرفداران بیشتری داشته باشند و بتوانند با هر دو طیف ملیگرا و مذهبی كار كنند، روی كار خواهند آمد. نظر من این است كه در شرایط افرادی مانند سلجوق بیرقدار كه داماد آقای اردوغان است كه هم یك راستگرای دیندار است و هم محبوبیت زیادی بین ملیگراها دارد و در این انتخابات هم دیدیم به دلیل نقشش در توسعه صنایع دفاعی تركیه و تولید پهپادهای نظامی، محبوبیت زیادی بین ملیگراها پیدا كرده است، شانس زیادی برای مطرح شدن در عرصه سیاسی تركیه به عنوان جانشین اردوغان دارند. در جبهه دیگر افرادی هستند كه هم محافظهكار لیبرال و هم سكولار میانهرو و هم در میان ملیگرایان طرفدار دارند؛ از جمله این افراد میتوان از سلیمان سویلو، وزیر كشور دولت اردوغان یاد كرد.
نظام سیاسی حاكم تركیه تلاش خواهد كرد بیش از اینكه سطح رهبری را تقویت كند، به سمت تقویت ساختارهای حزبی و ائتلافی حركت میكند. در سالهای آینده به اعتقاد من بر عكس گذشت كه تلاش میشد بنیانهای حاكمیت فردی اردوغان تقویت شود، تلاش شود تا بنیانهای ائتلاف تركی-اسلامی تقویت شود.
نظرات
عبدالعزبز سلیمی
09 خرداد 1402 - 11:43امروز دکتر مثنی امین رئیس فراکسیون نمایندگان یکگرتو در پارلمان مرکزی در مصاحبه با خبرنگاران پس از توضیحاتی در باره موضوع تمدید پارلمان کوردستان اظهار داشت که : (انتخابات در کوردستان عراق هیچگاه انتخاباتی سالم و بدون تقلب نبوده و بخاطر رقابت ناسالم دو حزب اصلی و تقسیم شدن هه ریم به دو هریم و منطقه بعید است که به این زودی ها سالم برگزار شود، اما از آنان می خواهیم که بخاطر حفظ آبروی ملت کورد هم شده کمتر تقلب کنند.) این سخنان دکتر مثنی مرا به یاد مطلبی که جناب ماموستا صلاح الدین دبیرکل یکگرتو انداخت ایشان فرمودند: (زمان ریاست جمهوری مام جلال و پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی هه ریم با او ملاقاتی داشتم و در باره ضرورت سلامت انتخابات صحبت کردم، ایشان به من گفتند: (فلانی می خواهم با شما روراست باشم که، آقا بالاسرها به ما توصیه جدی کردن که میزان رای همه اسلامگرایان اهل سنت در کوردستان نباید از ۱۵ - ۲۰٪ بالاتر برود و این خط قرمز آنهاست.) همچنین گفتند: "بعدا متوجه شدم که ایشان درست می گفتند و این توصیه از زمان پول پریمرحاکم آمریکایی پس ازصدام تا کنون عملی می شده است." البته در ۵۰- ۶۰ سال گذشته این خط قرمزهای بیگانگان در انتخابات کشورهای کویت، اردن، مصر، یمن، الجزایر و... از طرف دولت ها رعایت می شده است. اما هر جا هم که با توجه به شرایط موجود زمام کار از کفشان خارج می شده و اسلامگرایان در انتخابات پیروز می شدند پس از مدت زمان کوتاهی ژنرال های گوش به فرمان بیگانگان با همکاری احزاب و شخصیت های لائیک و قوم و قبیله گرا بر ضد آنها اقدام به کودتا نموده اند، نمونه دور و نزدیک آنا: - کودتای نظامیان الجزایری بر ضد اسلامگرایان در دهه هفتاد - کودتا بر ضد مرحوم نجم الدین اربکان - کودتا بر ضد دولت مرحوم دکتر مرسی - و شبه کودتا در مالزی، پاکستان و اخیرا تونس.. هر گاه که انتخاباتی سالم و بدون تقلب در ایران، عراق، سوریه و...برگزار شود آن وقت میزان حمایت مردم از جریان های اسلامگرا و..معلوم می شود. سهم ثابت اسلامگرایان از انتخابات امروز دکتر مثنی امین رئیس فراکسیون نمایندگان یکگرتو در پارلمان مرکزی در مصاحبه با خبرنگاران پس از توضیحاتی در باره موضوع تمدید پارلمان کوردستان اظهار داشت که : "انتخابات در کوردستان عراق هیچگاه انتخاباتی سالم و بدون تقلب نبوده و بخاطر رقابت ناسالم دو حزب اصلی و تقسیم شدن هه ریم به دو هریم و منطقه بعید است که به این زودی ها سالم برگزار شود، اما از آنان می خواهیم که بخاطر حفظ آبروی ملت کورد هم شده کمتر تقلب کنند." این سخنان دکتر مثنی مرا به یاد مطلبی که جناب ماموستا صلاح الدین دبیرکل یەکگرتو انداخت ایشان فرمودند: "زمان ریاست جمهوری مام جلال و پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی هه ریم با او ملاقاتی داشتم و در باره ضرورت سلامت انتخابات صحبت کردم، ایشان به من گفتند: فلانی می خواهم با شما روراست باشم که، آقا بالاسرها به ما توصیه جدی کردن که میزان رای همه اسلامگرایان اهل سنت در کوردستان نباید از ۱۵ - ۲۰٪ بالاتر برود و این خط قرمز آنهاست." همچنین گفتند: "بعدا متوجه شدم که ایشان درست می گفتند و این توصیه از زمان پول پریمرحاکم آمریکایی پس ازصدام تا کنون عملی می شده است." البته در ۵۰- ۶۰ سال گذشته این خط قرمزهای بیگانگان در انتخابات کشورهای کویت، اردن، مصر، یمن، الجزایر و... از طرف دولت ها رعایت می شده است. اما هر جا هم که با توجه به شرایط موجود زمام کار از کفشان خارج می شده و اسلامگرایان در انتخابات پیروز میشدند پس از مدت زمان کوتاهی ژنرال های گوش به فرمان بیگانگان با همکاری احزاب و شخصیت های لائیک و قوم و قبیله گرا بر ضد آنها اقدام به کودتا نموده اند، نمونه دور و نزدیک آن: - کودتای نظامیان الجزایری بر ضد اسلامگرایان در دهه هفتاد - کودتا بر ضد مرحوم نجم الدین اربکان - کودتا بر ضد دولت مرحوم دکتر مرسی - و شبه کودتا در مالزی، پاکستان و اخیرا تونس.. هر گاه که انتخاباتی سالم و بدون تقلب در ایران، عراق، سوریه و...برگزار شود آن وقت میزان حمایت مردم از جریان های اسلامگرا و..معلوم می شود.