اگر شما ببینید که یک دانش‌آموزی که کنکور در پیش دارد، بی‌خیال نشسته و لای کتاب را باز نمی‌کند و هیچ فعالیت مثبتی برای قبولی در آزمون پیش رویش انجام نمی‌دهد، چه‌قدر تعجّب می‌کنید؟

حال اگر به شما بگویند که به این دانش‌آموز سؤال‌های کنکور و جواب‌هایش هم در یک کتاب به او داده شده‌است و او میلی به خواندن آن کتاب ندارد، این بار چه‌قدر تعجب می‌کنید؟

وضعیت اسلام ما هم امروزه متأسفانه به همین شکل درآمده است. خداوند متعال به ما کتابی داده به‌نام قرآن که در آن تمام سؤال‌ها و جواب‌های مورد نیاز ما برای آزمون پیش رویمان در رستاخیر نوشته شده‌است و طبق آیه‌ی 30 سوره‌ی فرقان(25): وَ قالَ الرَّسولُ یرَبِّ إنَّ قَومِی اتَّخَذوا هذَا القُرءانَ مَهجورا: در روز رستاخیر پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم می‌گوید: پروردگارا، قوم من قرآن را به کناری نهادند. آخر چرا ما طوری رفتار می‌کنیم که پیامبر عظیم الشأن اسلام در آن روز این‌طور از ما شکایت می‌کند؟ مگر قرآن معجزه‌ی جاوید پیامبر اسلام نیست؟ پس چرا ما این‌قدر از آن دور شده‌ایم و به اندیشه در آن نمی‌پردازیم؟

خداوند متعال در سوره‌ی قمر(54) آیات 17، 22، 32 و 40 می‌فرماید: وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرءانَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُّدَّکِر: قرآن را برای پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیری هست؟

پس بیاییم از این نعمت الهی که در اختیار ماست بهترین بهره‌ها را ببریم و حتماً بخشی از وقتمان را به آن اختصاص دهیم. بنده خود وقتی‌که در ماه مبارک رمضان سال 1388 که در شهریورماه قرارداشت، تصمیم گرفتم که شبی فقط یک ربع ساعت از وقتم را به مطالعه‌ی معانی قرآن اختصاص دهم، بعد از مدت کمتر از دو هفته چنان تغییرات شگرفی در اعتقاداتم روی داد که باعث تعجب اطرافیانم شد و به همه‌ی برادران و خواهران دینی‌ام توصیه می‌کنم که این تجربه را امتحان کنند و در بیست و چهار ساعت حداقل یک ربع ساعت را به مطالعه‌ی معانی قرآن اختصاص دهند و تأثیرات آن را بعد از مدت کوتاهی در زندگیشان ببینند؛ به شرطی که اگر یک روز این کار را نکردند، روز بعد نیم ساعت وقت بگذارند. 

به امید روزی که هر مسلمانی خود یک قرآن ناطق باشد؛ انشاءالله