توکل و اعتماد به خدا در امور زندگی، ویژگیای سودمند و اثربخش در مقابله با مشکلات، مقاومت در برابر یأس و نومیدی و مهار اضطراب و افسردگی است؛ نيز جايگاه بزرگي در دين دارد و یکی از بزرگترین لوازم ایمان بهشمار میآید.
توكل در لغت به معنی واگذار كردن امري به شخص معتمد است، ازاين جهت كه واگذاركننده خود را در انجام آن كار عاجز و ناتوان میببيند. (راغب اصفهانی، مفردات: 531)
به تعبیری دیگر توکل یعنی فرد با درك ضعف و ناداری خویش، به یك كاردانِ لایق اعتماد ورزد و امر خود را به او بسپارد.
نگارندهی قاموس قرآن، دربارهی معناي توکل به نکتهی جالبي اشاره ميکند؛ او مينويسد: هر کاري که بهوجود ميآيد و هر بهرهاي که از چيزي عايد ميشود، مشروط به شرايط بيشمار و خارج از حصر است، حتي بدون اغراق، تهيهی يک لقمهی نان بستگي به تمام اجزاي اين جهان دارد. تنظيم اين همه شرايط و مقدمات، از عهدهی بشر خارج است و اگر خداوند آن شرايط و اسباب را فراهم نياورد، هيچ نفعي عايد ما نخواهد شد و هيچ مقدمهاي به نتيجه نخواهد رسيد. پس خدا واقعاً بر هر چيز وکيل است، و همه کس و همه چيز را کارساز و مدبر، خداست. توکل به این معنا نيست که از کار و تلاش بازمانيم، بلکه بايد پيوسته تلاش کنيم و در عين حال از خداوند بخواهيم که کارسازي کند و شرايط و اسباب را موافق مرام و مصلحت ما فراهم آورد. (قریشی، قاموس قرآن: 40)
توکل یعنی انسان هميشه به آنچه مقتضاي حق است، عمل کند، و در اين راه به خدا اعتماد کند، چون خداوند حامي و پشتيبان کساني است که حامي و پشتيبان حق هستند. توکل تضمين الهي است براي کسي که هميشه حامي و پشتيبان حق است.
جایگاه توکل
توكل، منزل و مقامى است كه سالكِ طريقِ حق براى رسيدن به يقين و باريافتن به پيشگاه محبوب حقیقی بايد آن را بپيمايد. بزرگان عرفان، توكل را نشأت گرفته از ايمان مىدانند و معتقدند شخص متوكل با پيمودن مقام توكل مىتواند به منزل «يقين» راه يابد و نهايتاً از مقام «يقين» بگذرد و به مقام «توحيد» نايل شود.
علامه ابنقیّم گفته است: توکل نیمی از دین و انابت نیم دیگر آن است. کمکخواستن از خدا و عبادت در دین بسیار مهم است؛ توکل کمکخواستن، و انابـت هـمـان عـبـادت اسـت. (مدارجالسالکین: 2/113)
منزل توکل، گستردهترین و جامعترین منازل و پیوسته آباد و پرتردد است. بهخاطر گستردگی متعلقات توکل و فراوانی نیازهای عالمیان، ناگزیر باید توکل داشته باشیم. وقتی کاری برای بندگان راستین خدا پیش بیاید با بازگشت و توکل بر او، خود را به خداوند متعال میسپارند؛ در نتيجه خداوند سختیها و دشواریها را ساده و خواستههای بنده را برایش محقق میسازد و اين درحالی است كه شخص متوكل با اطمینان خاطر به هر چه خداوند برایش مقدر كرده، خشنود است.
انسان مسلمان نه تنها توکل بر خدا را در تمام کارها و امور بر خود واجب میداند، بلکه آن را فریضهای دینی میشمارد که نه تنها امور دنیوی را شامل میشود، بلكه در امور ديني و عبادات نیز توکل لازم است.
فضلیت توکل در آیات قرآن
واژهی توکل در قرآن کریم با صیغههای مفرد، جمع، ماضی، مضارع و امر، چهلودو بار و همه بهمعنای تکیه و اعتماد به خدا و تفویض امور به او آمده است. از این ریشه، واژهی «تکلان» در حدیث نیز آمده است: «و هذا الجهدُ وعلیک التکلان»؛ این تلاش ما بود و بر تو توکل میکنیم [سننترمذی: 3419]. همچنین: «الله المستعان، اللهم صبراً وعلی الله التکلان»؛ خداست یاریگر، خدایا شکیبایی به ما ارزانی دار و بر تو توکل میکنیم [مسنداحمد: 19146. صحيحبخاری: 3693].
از جمله آیههایی که بر فضلیت و مقام والای توکل دلالت دارد، این فرمودهی الهی است: «ولئِن سألْتهم من خلق السماواتِ والْأرْض ليقولن الله قل أفرأيتم ما تدعون مِن دونِ اللهِ إنْ أرادني الله بِضر هل هن كاشِفات ضرهِ أو أرادني برحمة هل هن ممْسكات رحمتهِ قل حسبي الله عليه يتوكل المتوكِلون»؛ و اگر از آنان بپرسي آسمانها و زمين را چه كسي آفريده است؟ به يقين گويند: خدا. بگو: بنگريد آنچه را كه بهجاي خداوند ميپرستيد ـ اگر خدا در [حق] من زياني بخواهد ـ آيا آنها (بتان) خواهند توانست زيانِ او را دفع كنند؟ يا [اگر] دربارهی من بخشايشي بخواهد، آيا آنها خواهند توانست رحمتش را بازدارند؟ بگو: خدا مرا بس است. توكّل كنندگان [تنها] بر او توكّل ميكنند [زمر: 38].
خداوند در آیات بسیار دیگری نیز به توکل سفارش و تشویق کرده است، از جمله:
ـ «وعلى اللهِ فليتوكّلِ المؤمنون»؛ و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند [آلعمران: 122].
ـ «فتوكّل على اللهِ إنّك على الحق المبين»؛ پس بر خداوند توكّل كن؛ بيگمان تو بر [آيين] حق [و] روشن هستی [نمل: 79].
ـ «فاعبده وتوكّل عليه»؛ پس او را بپرست و بر او تكيه كن [هود: 123].
ـ «وتوكّل على الحيّ الّذِي لايموت وسبّح بحمده وكفى به بذنوبِ عباده خبيراً»؛ و بر زندهاي كه نميميرد، توكّل كن، و با ستايشش [او را] به پاكي ياد كن و او به گناهان بندگانش [بهعنوانِ] آگاه بس است [فرقان: 58].
ـ «فبما رحمة مِن اللهِ لنت لهم ولو كنت فظّاً غليظ القلبِ لانفضّوا من حولِك فاعف عنهم واستغفِر لهم وشاوِرهم فِي الأمر فإذا عزمت فتوكّل على اللهِ إن الله يحب المتوكّلِين»؛ پس به [لطف] رحمتي از [سوي] خدا با آنان نرمخو شدي و اگر درشتخويِ سختدل بودي، به يقين از پيرامونت پراكنده ميشدند. پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در [اين] كار با آنان مشورت كن و آنگاه كه قصدِ [قطعيِ انجام كاري را] كردي، بر خداوند توكل كن، كه خداوند توكلكنندگان را دوست ميدارد [آلعمران: 159].
مشورت در آیهی فوق در راستای تأمین سببها شمرده شده است؛ نظرها و پیشنهادها سببهایی هستند که انسان را در رسیدن به نظر درست و تصمیم صحیح یاری میدهند، اما نباید فراموش کرد که انسان در این هنگام هر چند بزرگترین مشاوران را در اختیار داشته باشد، از توکل بر خدا بینیاز نیست. اشتباه برخیها در همین جاست که گمان میکنند با برخورداری از مشاوران و استفاده از راهنماییهای آنها نیازی به توکل نیست، چون بزرگترین و داناترین کارشناسان و مشاوران را دارند. باید گفت: اینان هر چند ممکن است به یک مورد درست اشاره کنند، اما در معرض انحراف و اتخاذ تصمیمهای نادرست هستند و چهبسا در اجرا مشكلاتي پيش بيايد؛ بنابراین حتی در تصمیمگیری و مشورت نیز باید به خدای قادر و دانایِ کل توکل کرد.
همچنین توکل وسیلهای برای رسیدن به دوستی خدا و صفتی است که مؤمنان را از دیگران متمایز میسازد؛ بهعلاوه توکل شرط ایمان نیز هست، با توجه به آیهی «وعلى اللهِ فتوكلوا إن كنتم مؤمنين»؛ اگر مؤمن هستيد، [بايد كه] بر خدا توكل كنيد [مائده:23].
فضیلت توکل در احادیث نبوی
از ابوهریره رضياللهعنه روایت شده است که رسولالله صلّياللهعليهوسلّم فرمود: «يدخل الجنّة أقوام أفئدتهم مثل أفئدة الطير»؛ اقوام و گروههایی داخل بهشت میشوند كه دلهايشان مانند دلهای پرندگان است (یعنی متوکل هستند یا دلهایشان نازک و اثرپذیر است).
عمر فاروق رضياللهعنه روایت میکند که من از پیامبرخدا صلّياللهعليهوسلّم شنیدم که میگفت: «لو أنّكم تتوكّلون على اللهِ حق توكّلِهِ لرزقكم كما يرزق الطّير، تغدو خِماصاً وتروح بطاناً»؛ اگر شما آنگونه که حق توکل است بر خدا توکل کنید، حتماً به شما مانند پرندگان روزي میدهد؛ آنها صبح گرسنه از لانه بیرون میآیند و شب سیر برمیگردند [سننترمذی:2345]. در این حدیث، آنحضرت دو ویژگی را برای کسانی که بر خدا توکل میکنند، ذکر کرده است: 1. خارج شدن از خانه و تلاش برای پیدا کردن روزی، 2. با وجود حرکت و تلاش، تکیه و توکل بر مسببالاسباب.
امام مسلم روایت کرده است که هرگاه انسان مؤمن از خانه بیرون شود و «بسمالله توکّلت علیالله، لاحول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم» بگويد، فرشتهاي از جانب خداوند به او میگوید: کفایت شدی، هدایت شدی، از بلا دور ماندی و از هر گونه بدی و شر نجات یافتی [صحیح مسلم: 220].
از ابوبکر صدّیق رضياللهعنه روایت شده است که گفت: نظرت إلى أقدام المشرِكِين و نحن في الغارِ و هم على رؤوسِنا فقلت: يا رسولاللهِ! لو أنّ أحدهم نظر تحت قدميهِ لأبصرنا. فقال: «ما ظنّك يا أبابكر بإثنينِ الله ثالِثهما»؛ [در سفر هجرت] آنهنگام که با رسولخدا صلّياللهعليهوسلّم در غار بودیم، [مشرکان در پی یافتن ما تا دهانهی غار آمدند و چنان به ما نزدیک شدند که] بالای سر ما قرار گرفتند و من پاهایشان را میدیدم؛ در چنین وضعیتی به رسولخدا گفتم: اگر یکی از مشرکان زیر پای خود را نگاه کند، ما را میبیند. پیامبرخدا [با اطمینان خاطر] گفت: ای ابوبکر! گمان تو نسبت به دو نفری که سومین آنها خداوندست چیست (یعنی وقتی خدا همراه ماست و ما به او توکل داریم و خود را به او سپردهایم، مطمئن باش که هیچ گزندی به ما نمیرسد ولو اینکه خطر تا بالای سر ما آمده باشد) [متفق عليه].
منابع:
1. ابنقیّمالجوزیّه، شمسالدین ابوعبدالله محمّد؛ مدارج السالکین؛ الطبعة الأولی، بیروت: دارالکتب العربیه، 1990م.
2.بخاری، محمّد بن اسماعیل؛ صحیح بخاری؛ بیروت: دارالقلم، 1407ق.
3. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسینبن علی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ الطبعة الأولی، دمشق: دارالقلم، 1412ق.
4. قریشی، علیاکبر؛ قاموس قرآن؛ چاپ سوم، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1361ش.
حمزه خان بیگی اشنویه- دانشجوی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت معلم تبریز
نظرات