سرویس دین و دعوت

انفاق آثار فراوانی در جامعه دارد که در این‌جا به صورت مختصر به برخی از آثار آن اشاره خواهیم کرد:
1. با پرداخت انفاق جامعه‌ از حالت بی‌تفاوتی در آمده و همه در برابر هم‌دیگر احساس مسؤولیت می‌کنند.
2. پرداخت انفاق نشانه‌ی ارتقای سطح فرهنگ جامعه در کمک و یاری هم‌دیگر است.
3. انفاق سبب می‌شود که جامعه از بسیاری از بیماری‌های روانی و حتی جسمی رهایی یابد. مثلاً با بهبود وضعیت اقتصادی خانواده‌های فقیر وضعیت بهداشت عمومی جامعه بهبودی می‌یابد و ... .

4. هم‌چنین انفاق باعث شکوفایی اقتصاد جامعه می‌گردد؛ به این خاطر است که قرآن ثروتمندانی را که مال و ثروتشان را انباشته می‌کنند و انفاق نمی‌دهند، به عذاب دردناکی تهدید می‌نماید؛ چرا که اسلام می‌خواهد این سرمایه‌ها وارد بازار اقتصاد و تجارت شوند و بیهوده راکد نمانند:
... وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلا ینفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ[1] یعنی: ... و کسانی‌ که ‌طلا و نقره ‌را اندوخته ‌می‌کنند و آن در راه خدا خرج نمی نمایند، آنان را به عذاب بسیار دردناکی مژده بده. 5. اگر این عمل به‌صورت یک مشارکت گروهی در جامعه تکامل پیدا کند، باعث می‌شود که ریشه‌ی فقر و تنگ‌دستی از بین برود و تضاد طبقاتی جامعه به حداقل برسد. امروزه در بیشتر کشورها بین ظالم و مظلوم، سرمایه‌دار و فقیر، کارفرما و کارگر جنگ و درگیری است؛ زیرا مظلوم و فقیر و کارگر حقوق‌شان پایمال می‌گردد؛ ولی در اسلام به‌خاطر پرداخت انفاق چنین نزاعی پیش نمی‌آید و انفاق در واقع یک نظام اجتماعی است که با کاستن از فاصله‌ی طبقاتی میان ثروتمندان و مستمندان، در پی رفع نیازمندی‌ها و مشکلات اقشار مستضعف و ناتوان جامعه و زدودن بغض و کینه و حسد‌ورزی در میان ثروتمندان و مستمندان است. اسلام نمی‌پذیرد در میان جامعه کسانی یافت شوند که از تأمین روزی کافی و لباس و مسکن و سر پناهی برای خود ناتوان باشند، در حالی که عده‌‌ای به انباشت ثروت و اسراف و تبذیر بپردازند. بدین ترتیب اسلام به مسلمانان آموخته است که هم‌چون پیکر واحدی باشند که چون روزگار عضوی از آنان را به درد آورد دگر عضوها قرار و آرامشی نداشته باشند.
6. یکی دیگر از ویژگی‌های زکات این است که هنگام وقوع شرایط خاص، سطحِ اقتصادی جامعه را در حدِ کفایتِ افراد، محافظت نموده و تغذیه‌ی گروه‌های مختلف جامعه را بر عهده می‌گیرد و منافذ فقر و نیاز را در جامعه مسدود می‌سازد. زکات به عنوان یک حق مسلّم، ضامن و حامی افراد جامعه در مقابل خطرات موجود در جامعه‌های بزرگ و عوامل ایجاد فقر و احتیاج است.[2]
7. یکی دیگر از ویژگی‌های زکات این است که بسیاری از عوامل و علل بیکاری را از بین می‌برد؛ یکی از مهم‌ترین علل بیکاری فقر است و شخص فقیر، کم ترین مقدار مالی ندارد تا با آن صنعت و شغلی فراهم سازد؛ لیکن قانون زکات هرگاه به شیوه‌ی کامل اجرا شود، به فقیر این فرصت را می‌دهد تا مقداری از مال زکات را برای شروع کار و پیشه‌ی مشروعِ خود، به کار گرفته و تخصص و لیاقت خود را به ظهور برساند. [3]
8. پرداخت انفاق موجب جلب محبت زکات دهنده در دل افراد جامعه به‌ویژه مستمندان می‌گردد؛ بدین علت که انفاق رابطه‌ی ثروتمندان (انفاق دهندگان) و انفاق گیرندگان را بر اساس تعاون و هم‌کاری و برادری و هم‌دردی استوار می‌سازد، باعث ایجاد روحیه‌ی اخوّت و برادری شده و محبّت ثروتمندان را در دل نیازمندان جای می‌دهد. مستمندان که می‌دانند هر چقدر سرمایه‌ی ثروتمندانی که انفاق مال خود را پرداخت می‌کنند، بیشتر باشد، سهم آنان هم بیشتر خواهد شد، طبیعی است که همواره با دعای خیر خود و هر وسیله‌ی ممکن دیگر، خواستار ازدیاد مال و ثروت آنان خواهند شد. از این روی پیامبرr فرموده است:
«حصِّنوا أموالکم بالزکاة»[4] یعنی: «اموال خود را به‌وسیله‌ی پرداختن زکات محفوظ بدارید.»

آن‌چه که مورد نظر اسلام است این است که همه‌ی مردم زندگی خوب و سعادتمندی داشته باشند و در کمال رفاه و آسایش بسر ببرند و از برکات آسمانی و زمینی بهره‌مند گردند و همواره احساس سعادت و خوشبختی و آرامش روحی و روانی بکنند و با تحدّث به نعمات الهی زندگی دنیا را با صفا و صمیمیت در کنار هم سپری نمایند.

بدون تردید مهمترین وسیله برای تحقق این هدف و بر طرف ساختن پدیده‌ی نیازمندی و درماندگی و احساس حقارت فردی و اجتماعی در وجود اشخاص کم درآمد و بی‌پناه، پرداخت انفاق است. برای رسیدن به چنین مطلوبی توجّه به کیفیت و شرایط پرداخت انفاق و نیز چگونگی تشخیص «‌مستحقّین زکات‌» بسیار ضروری است که پرداختن به این بحث خود مجالی دیگر می‌طلبد.

آثار انفاق در زندگی گیرنده‌ی انفاق:
انفاق علاوه بر آثار و برکاتی که در زندگی فرد انفاق دهنده دارد، بر زندگی گیرندگان انفاق نیز تأثیر می‌گذارد و آنان را از فقری که پیامبرr آن را مقدمه‌ی کفر دانسته و خود نیز از آن به خدا پناه برده است، نجات می‌دهد و یک زندگی با عزت و سعادتمند را برای آنان فراهم می‌کند.
هم‌چنان‌که بیان شد، انفاق هم‌چنین درون فقرا و مستمندان و درماندگان گیرنده‌ی انفاق را از حسد و کینه نسبت به ثروتمندان پاک می‌گرداند، چون انسان مستمندی که با فقر دست و پنجه نرم می‌کند در حالی که افراد ثروتمند دور و بر او توجهی به او نمی‌نمایند و به او در رفع نیازهایش یاری نمی‌رسانند، بدیهی است که نسبت به آنان کینه به دل می گیرد و به آنان حسد می‌ورزد. در چنین محیطی هرگز آن اخوت ایمانی و اخوت انسانی که مورد نظر اسلام است تحقق پیدا نمی‌کند. امّا در جایی که انفاق پرداخت می‌شود، و شخص غنی بر اساس آیه‌ی ...وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ...[5] از روی محبّت و دل‌سوزی و به‌خاطر رضای خدا مقداری از مال خود را به فقرا می‌بخشد، شخص نیازمند هم جواب محبّت او را با محبّت می‌دهد.

از این روی اسلام فریضه‌ی زکات را واجب کرده است تا با رفع نیازهای مستمندان و فراهم کردن شرایط زندگی با عزت و سعادتمند برای آنان بغض و کینه و حسد را از درون آنان بزداید و فضایی آکنده از مهر و محبت و اخوت و برادری فراهم آید و مستمندان احساس کنند که مال و ثروت ثروتمندان مال آنان و قدرت ثروتمندان، قدرت آنان است.

منابع و ارجاعات
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- قرآن کریم، سوره‌ی توبه، آیه‌ی 34.
[2]- الخن مصطفی و البغا مصطفی و الشربجی علی، فقه منهجی ... ص 300.
[3]- الخن مصطفی و البغا مصطفی و الشربجی علی، فقه منهجی ... ص 300.
[4] - المعجم الکبیر و سنن البیهقی الکبری.
[5] - بقره / 177 یعنی: «... و مال ‌را با و جود علاقه‌ای ‌که ‌بدان ‌دارد به ‌خویشاوندان‌ و یتیمان و...دهد ... .»