رکنا: پدیده کم‌سابقه‌ای در ایران در جریان است؛ ثبت‌نام بسیاری از افراد برای ریاست‌جمهوری. این موضوع در جای خود، هم خوب است و هم بد. همه زنان و مردان ریاست‌جمهوری خوب است چون تجربه‌ای برای دمکراسی است و هر شهروندی چنین مشارکتی را امکان‌پذیر می‌بیند. اما از یک منظر هم بد است و آن اینکه دختربچه شش ساله هم برای ثبت‌نام آمده، چون در قانون Law به آن اشاره نشده و یا پدرش نخواسته است که دل دختر عزیزش را بشکند. حتی افرادی آمده‌اند که به روشنی معلوم است در زندگی معمولی‌شان هم موفق نیستند. این افراد را می‌شود در چند گروه اصلی طبقه‌بندی کرد. گروهی هستند که تنها قصد شوخی کردن یا دیده‌شدن را دارند. عده‌ای هم هستند که چون صدای‌شان به جایی نمی‌رسد و تریبونی ندارند، می‌خواهند از این فرصت استفاده کنند مثلا سپرده‌گذران معترض کاسپین که دنبال آقای رئیس‌جمهور می‌گردند. عده‌ای هم حرفی و پیامی برای جامعه دارند که از این طریق می‌خواهند به مردم برسانند؛ مثلا امسال یک فعال محیط‌زیست گفته بود تنها آمده است که بگوید حواس مسئولان و مردم به محیط‌زیست باشد. بعضی هم رندانه به ضعف قانون در این زمینه طعنه می‌زنند. تعدادی از بانوان هم ثبت‌نام می‌کنند تا به تأیید نشدن زنان به‌عنوان رجل سیاسی اعتراض کنند. نمی‌خواهم به بد یا خوب بودن این موضوع از منظر سیاسی نگاه کنم اما خوب است به صحبت‌ها و وعده‌هایی که این افراد به مردم می‌دهند، توجه کنیم. تجزیه و تحلیل این وعده‌ها نشان از نگرانی‌هایی است که مردم دارند یا دوست دارند که جامعه و کشور چنان باشد. عده‌ای می‌گویند پول زیادی به‌عنوان یارانه به مردم می‌دهند، عده‌ای تریاک را می‌خواهند آزاد کنند، عده‌ای وعده شغل می‌دهند و... اینکه این وعده‌ها درست است یا نه، و یا آن افراد می‌توانند درصورت پیروز شدن در انتخابات آنها را محقق کنند، بحث دیگری است. ولی این وعده‌ها به‌خوبی حاکی از آن است که در ذهن مردم چه می‌گذرد و دنیا را چگونه می‌بینند. در نمایشگاه‌های کتاب هم گاه از این افراد پیدا می‌شوند و اظهارنظرهای جالب و یا غریبی می‌کنند. بعضی حتی دفتر یادداشت غرفه‌ها را هم امضا می‌کنند؛ مثلاً اینکه اگر سکان کشور را به‌دست آنها بدهند به‌سرعت همه‌‌چیز را حل خواهند کرد و مسائلی از این دست. ولی نکته مهم که در این اظهارنظرها یافت می‌شود، صرف‌نظر از اینکه افراد چقدر توانایی تحقق آن وعده‌ها را داشته باشند یا نه، این است که همه مثل هم بحث می‌کنند. همه دیدی واحد و مشابه هم از جامعه و ظرفیت‌های آن دارند. نحوه بحث کردن و وعده دادن این افراد را کنار هم بگذارید، چه چیز مشابهی به‌نظرتان خواهد رسید؟