مبنا و اساس شریعت بر مصلحت معاش و معاد بندگان استوار گشته است، تمامی جنبههای شریعت، عین عدل و رحمت و مصلحت و حکمت است. آنچه را که خداوند برای بندگان تشریع نموده، برای خیر و صلاح دنیوی و اخروی آنان است، و شر و فساد را از زندگی آنان دفع مینماید. بیشک تشریع قوانین الهی برای مصالح مخلوقات است. آگاهی از مقاصد شریعت فقیه را برای رسیدن به حکم صحیح یاری میدهد. نویسنده با ژرفاندیشی در نصوص شریعت و تألیفات دانشمندان اسلامی، این کتاب را دربارهی مقاصد شریعت، به نیکی به رشتهی تحریر درآورده و امید است که برای تنویر اذهان خوانندگان گرامی مفید فایده باشد. دکتر یوسف قرضاوی که تا کنون در این زمینه کتابهای متعددی نگاشتهاند، از سه مکتب و رویکرد کلان در زمینهی فهم دین سخن می گوید. نخست مکتب ظاهریههای جدید که متون دینی را بدون عنایت به مقاصد شریعت میخوانند و فهم میکنند؛ مکتب دوم، مکتب معطِّلههای نو ظهور است که در مقابل ظاهریهی جدید قرار دارد و شاخصهی اصلی آن نادیدهگرفتن متون جزئی دین و رویگردانی از آنهاست؛ و مکتب سوم که مکتب میانهرو است و میکوشد میان نصوص جزئی و مقاصد کلی ربط و نسبتی معقول بیابد و نصوص جزئی را در پرتو مقاصد کلی شریعت فهم و تفسیر کند. نویسنده ویژگیها و خصوصیات مکتب میانهرو را اینگونه بر میشمارد: 1. ایمان به اینکه شریعت سراسر حکمت است و مصالح بندگان را در بر دارد. 2. ارتباط دادن نصوص شرعی و احکام شرعی با یکدیگر. 3. نگاه معتدل و متوازن به هر یک از امور دین و دنیا. 4. ارتباط دادن نصوص شرعی با واقعیت های زندگی و عصری. 5. در پیش گرفتن مسیر آسانگیری و تمسک جستن به قول آسانتر برای مردم. 6. نگرش فرامحلی و در پیش گرفتن رویهی گفتگو و تسامح.
نظرات