هر کدام از رسولان الهی، دارای پیروانی از میان انسانها بودهاند که آن پیروان، چون یاران وفادار، او را در غمها و شادیها و دشواریهای امر رسالت، یاری و همراهی کردهاند. نسل صحابه، نسلی بود که زندگیاش با نازل شدنِ آیه آیهی قرآن از آسمان گره خورده بود. با کلمات قرآن و با حروف قرآن و با تپشهای دل و جان پیامبر(ص) و جاری شدنِ عرق از صورت آن حضرت(ص) در هنگام دریافت وحی، زندگی کرد و همه را به چشم خود دید و با انکار و تکذیب و آزارها و فشارها و شکنجه ها و محاصره، و سپس، با آوارگی و هجرت به خاطر اعتقادات، همراه و همگام شد و سپس هم، وطن و دارایی خود را ترک کرد تا مرحلهی جهاد در برابر ستم و دشمنی و تجاوز را آغاز کند و پس از آن، روشنای ایمان را به میان مردم به ارمغان ببرد. قدم به قدم و پا بر جای پای پیامبر بزرگوار(ص) و پشتِ سرِ او! آنان دستورات و تعلیمات پیامبر(ص) را میشنیدند، از آنچه که وی از آن نهی میکرد دوری میکردند، دعوتش را لبیک اطاعت میگفتند، از خوشحالی او شادمان شده و از اندوه او غمگین میشدند و خود و خانواده و داراییهایشان را فدای او میکردند... . آنها نسلی بینظیر بودند، نسلی که جایگاه و منزلتش را تنها انسانِ مؤمن و دارای ایمان واقعی میشناسد و ارج مینهد.. آنچه برای صحابه فراهم شد برای غیر آنان نشد و بنابراین، تجارب و اطلاعات و فهمشان از امور، مرجع و منبعی برای فهم قرآن و سنت پیامبر(ص) به شمار میآید و از اینرو، گفتارشان مرجعی برای هر مسلمان بهشمار میرود؛ زیرا که این اقوال و آثار، فردِ مسلمان را به آن زمان گوهرین میبرد و به او امکان میدهد که از آن بوی خوش استشمام کند و آن شمیمِ جانفزا و نسیم عطرآمیز را به دل دریابد. بنا بر همین فضیلت میباشد که گفتار گهربار ایشان، بعد از قرآن و سنت، در صدرسخنان دینی و مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است. کتاب «در محضر صحابه» که به همت یکی از نویسندگان سرشناس جهان اسلام، صالح احمد شامی تدوین شده شامل 11 فصل میباشد. فصل اول با عنوان الرّقائق(سخنانی که سبب دلنرمی و رقّت قلب میشوند) مجموعهای از سخنان تحولزا و اثربخش نبوی است که با محور اخلاق و معنویت گرد آمده است. 10 فصل دیگر، شامل اقوال و آثار برجای مانده از 10 یار بهشتی پیامبر(ص) میباشد. این 10 یار بهشتی که در سنت اسلامی به «عَشَرهی مُبَشَّره» مشهورند و از زبان صادق رسول مکرم(ص) مژدهی سعادت اخروی را دریافت کردهاند عبارتنداز: ابوبکر صدیق، عمر فاروق، عثمان ذیالنورین، علی مرتضی، ابوعبیده بن جراح، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص، سعید بن زید؛ رضوان الله علیهم اجمعین. فرازهایی از این کتاب: عمر بن خطاب(رض) میفرماید: «اگر به خاطر سه چیز نبود، دوست داشتم که نزد خداوند برگردم(بمیرم): - اگر این نبود که در راه خداوند جهاد کنم؛ - اگر این نبود که پیشانیام را برای خداوند بر زمین بگذارم؛ - و اگر به خاطر این نبود که با قومی همنشین شوم که سخنان نیک را بر میچینند و میگویند همانگونه که ثمرات نیکو برچیده میشود.» علی ابن ابیطالب (رض) میفرماید: «قلبهایتان را جمع کنید(: از پریشنی و سرگردانی برهانید) و برای آنها حکمتهای بدیع و نادر بجویید، زیرا قلبها هم خسته و ملول میشوند همانگونه که بدنها خسته و ملول میشوند.»
نظرات