معرفی کتاب بگذار آشغال بخورند

کتاب بگذار آشغال بخورند نوشتهٔ رابرت آلبریتون با ترجمهٔ کیانوش یاسایی در انتشارات اختران منتشر شده است.

درباره کتاب بگذار آشغال بخورند

کتاب بگذار آشغال بخورند به این موضوع می‌پردازد که چگونه سرمایه‌داری گرسنگی و چاقی می‌آفریند. نویسنده توضیح می‌دهد با نوشتن این کتاب قصد داشته نشان دهد که ابعاد بحران‌های گسترده و عمیق سیستم غذای جهانی و سیستم کشاورزی جهانی تا کجاست. بحران‌هایی که علت اصلی آن‌ها خصلت سرمایه‌دارانهٔ این سیستم‌هاست. علاوه‌ بر این در این کتاب می‌خواهد گستره‌ای را که سرمایه‌داری در آن در ابعادی جهانی بحران‌های متعددی ایجاد می‌کند نشان دهد. نویسنده در این کتاب به‌خصوص بر مجموعه بحران‌هایی که حول سیستم غذایی است متمرکز شده است.

خواندن کتاب بگذار آشغال بخورند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به اقتصاد و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب بگذار آشغال بخورند

«برای اشاره به بحران غذا از استعاراتی مانند «سونامی» و «توفان» استفاده می‌کنند، و می‌خواهند طوری به ما القا کنند که گویی با یک بلای طبیعیِ کم‌وبیش پیش‌بینی‌ناپذیر مواجه شده‌ایم. اصطلاح «توفان تمام‌عیار» به‌خصوص خوش‌آمد ِذائقهٔ نشریات تجاری است؛ چون به این معناست که مجموعه‌ای گسترده از عوامل، به‌طور ناگهانی و پیش‌بینی‌نشده به‌شیوه‌ای گردهم آمده‌اند که اثرات هرکدام چندین برابر شده و حاصل آن توفانی مهیب شده است. به‌علاوه، این استعاره‌ها تداعی‌گر واکنشی به‌صورت کمک‌های بشردوستانه به قربانیان بلاهای طبیعی است. بلاهایی که در آن هیچ‌کس را نمی‌توان مقصر دانست.

«سونامی» ِ گرسنگی نتیجهٔ خطای یک فرد، یک شرکت یا یک دولت نیست و نمی‌توان آن را بلایی طبیعی پنداشت. علت بحران کنونی غذا در دنیا نظام کشاورزی/ غذای ماست؛ نظامی سرمایه‌دارانه که عمدتاً در ایالات متحد پس از جنگ جهانی دوم توسعه یافته و تا به امروز به درجات مختلف خود را در سرتاسر دنیا گسترده است. من بر این باورم که مهم‌ترین علل این بحران را باید در پویش‌های سرمایه‌داری جستجو کرد، و راه‌حل‌های بلندمدت هم در گرو تغییردادن همین پویش‌هاست.

تصور شایعی در دنیا وجود دارد که می‌گوید سرمایه‌داری و دموکراسی هر دو تقویت کنندهٔ یکدیگرند. یکی از اهداف این کتاب نشان دادن این است که این فرضیه تا چه حد بی‌معناست. سرمایه‌داری فقط تا حدی، آن‌هم نه به‌صورت گسترده، می‌تواند دموکراسی را تقویت کند، چراکه لازمهٔ دموکراسی سطح بالایی از برابری است، در حالی که سرمایه‌داری نابرابری به وجود می‌آورد. سرمایه‌داری تا حدی از حقوق فردی، که یکی از ابعاد مهم دموکراسی است حمایت کرده است؛ با این حال، وقتی نابرابریْ بسیاری از مردم را در تنگدسی و نیازمندی شدید قرار می‌دهد، این حقوق فردی چنان بی‌مایه می‌شوند که معنای خود را از دست می‌دهند. آزادیِ بیان فوق‌العاده مهم است اما وقتی نابرابری شرایطی به وجود می‌آورد که عملاً فقط صدای عدهٔ معدودی از نخبه‌ها شنیده می‌شود، دیگر آزادی بیان هم معنای خود را از دست می‌دهد. از این رو، اهمیت دادن به حقوق فردی باید با اهمیت دادن به حقوق و مسئولیت‌پذیری اجتماعی که از پیوندها و ازخودگذشتگی‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرد در تناسب باشد.»

نمونه‌ی کتاب از طاقچه