چندین سال است که یک نوع «اسلام‌هراسی»، اگر نگوییم «اسلام‌ستیزی»، در اروپا و امریکا از طریق رسانه‌های جمعی به مردم القا می‌شود. این امر تا بدان‌جا پیش رفت که در امریکا رسماً از «جنگ تمدن‌ها» (که مراد از آن جنگ بین تمدن غرب و تمدن اسلام است) و آغاز شدن «جنگ صلیبی» جدید، سخن به میان آمد و در برابر این تهاجم، مواضع احساسی فراوانی از جانب مسلمانان و آزادگانِ غیرمسلمان اتخاذ شده است. کارل ارنست از کسانی است که در این جریان احساساتش جریحه‌دار شده و نگاشتن این کتاب را در پاسخ به این جریان وظیفه‌ی خود دانسته است، چنان که در مقدمه آورده است: «من طی سالها با شماری از مسلمانان روابطی عمیق برقرار کرده‌ام به گونه‌ای که مرا به خانه‌هایشان دعوت کرده و در جمع خانواده‌های خود پذیرا شده‌اند. بنابراین مطرح کردن مباحث این کتاب، حداقل کاری است که به پاس آن روابط باید انجام دهم.» لیکن پروفسور ارنست صرفاً دفاعی احساساتی از اسلام و مسلمانان نکرده است بلکه با توجه به تخصص خویش، یعنی «مطالعات ادیان»، و بخصوص «مطالعات اسلامی»، سعی کرده است به‌طور مستند و با رجوع به منابع تاریخی این کار را انجام دهد. وی می‌نویسد: «کتاب حاضر بدان منظور نگاشته شده است تا جایگزین کاملاً متفاوتی باشد برای کتاب‌هایی که در مورد اسلام شایع و رایج شده است... من از برداشت‌های متعارف به‌جد فاصله می‌گیرم تا فهمی غیربنیادگرایانه از اسلام ارائه دهم..» عناوین فصل‌های شش‌گانه‌ی این کتاب عبارتند از: اسلام در چشم غرب، رویکرد به اسلام در قالب دین، منابع قدسی اسلام، اخلاق و حیات دنیوی، معنویت در عمل، بازاندیشی به اسلام در قرن بیست‌ویکم