آزادی بیان شاید از اساسیترین حقوق انسان در هر جامعهای به شمار رود. اما آیا این شعار که برای بسیاری جوامع، و از جمله مسلمانان، در دورهی جدید تا سر حدّ آرمان بالا کشیده شده است، چون در غالب تاریخ طولانی اجتماعیشان از آن محروم بودهاند، و بسیاری از نهضتهای ملی و دینی آنان در دورهی جدید با استعانت از همین شعار به پیروزی رسیده است، حق است یا امتیازی خاص و موقتی؟ و اگر حق است حد و حدود آن دستِ کم از دید فقیه مسلمان چیست؟ آیا در اسلام آزادی بیان وجود دارد؟ آیا در اسلام حقوق و آزادیهای مدنی شهروندان به رسمیت شناخته شده است؟ آیا در اسلام قاضی میتواند به دلخواه خود برای هر جرمی هر مجازاتی خواست تعیین کند؟ آیا نظام حکومتی اسلام در برابر مردم مسؤول و پاسخگوست؟ دکتر محمد هاشمی کمالی، فقیه و استاد دانشگاه بینالمللیِ اسلامیِ مالزی میکوشد بر اساس منابع شرعی به این پرسشها پاسخ گوید. این کتاب شامل پنج مقاله از این نویسنده است که در دهههای 1980 و 1990 در مجلات تخصصی بینالمللی اسلامی به چاپ رسیده است. مقالات پنچگانهی این کتاب عبارتند از: 1. آزادی بیان در اسلام: تحلیلی از فتنه 2. حدود قدرت در دولت اسلامی 3. سیاسة شرعیه یا تدابیر حکومت اسلامی 4. آیا از تعلیم شریعت در باب مصلحت غافل ماندهایم؟ 5. صورتهای پسندیده و ناپسندیدهی رأی (نظر شخصی) در اسلام. نویسنده در مقالهی نخست میکوشد با مثالی تاریخی و اصطلاحی قرآنی نشان دهد که چگونه حکومت اسلامی در بحرانیترین وضع، یعنی جنگ داخلی یا امکان کودتا، باز نمیتواند حقوق اساسی شهروندان را به بهانهی دفاع از خود زیرپا بگذارد. چرا که وظیفهی اصلی حکومت دفاع از حقوق شهروندان است نه دفاع از خود در برابر دشمنان یا مخالفان شخصی، تا چه رسد که دشمنان و مخالفان موهوم و غیرواقعی.
نظرات