داستان قدیم علم به عنوان یک جهان‌بینی که مبتنی بر منطق ماتریالیسم است، آغاز رنسانس شروع و در طول قرن های 17،18، و 19 میلادی به تدریج در فیزیک و کیهان‌شناسی شکل کاملی به خود گرفت؛ و به این ترتیب به انکار هدفمندی جهان و انسان، خدا، عقل و اراده، زیبایی و ارزش‌های معنوی و والای انسانی پرداخت. سرانجام در اوایل قرن بیستم و از دهه سوم به بعد با جهش‌های علمی در فیزیک و کیهان‌شناسی و نیز کشفیاتی در علم مغز و اعصاب و تحولاتی در روان‌شناسی، انقلابی بزرگ در علوم پدید می‌آید و داستان قدیم علم را دگرگون می‌کند. بر این اساس، چرخشی در علوم به سوی هدفمندی جهان و انسان و اعتراف به وجود خدا، عقل و اراده‌ای آزاد، زیبایی و ایمان به ارزش‌های معنوی و اخلاقی و شناخت مقام والای انان پدید می‌آید.