اعتماد» در گفت‌وگو با جعفر حق‌پناه بررسی كرد

ماه عسل تركیه درباره كردهای سوریه می‌تواند موقت و شكننده باشد

دولت سوریه اعلام كرد درباره ادغام گروه‌های مسلح تحت رهبری كردها در نهادهای دولتی توافقی حاصل شده؛ به ادعای ناظران آنچه حاصل شده پیشرفت قابل ‌توجه برای دولت موقت محسوب می‌شود كه در تلاش است كنترل خود بر كشور جنگ‌زده سوریه را گسترش دهد. پیش‌تر گروهی از ناظران باور داشتند سرنوشت نیروهای دموكراتیك سوریه (SDF) كه تخمین زده می‌شود بیش از ۶۰ هزار نیرو در اختیار دارد و بخش وسیعی از شمال شرق كشور را كنترل می‌كند، یكی از چالش‌های اساسی برای دولت جدید در مسیر یكپارچه‌سازی كشور و نیروهای امنیتی خواهد بود. حال بر اساس بیانیه دولت سوریه، این توافق كه پس از دیدار روز دوشنبه میان احمد الشرع، رییس‌جمهوری دولت انتقالی و رهبر نیروهای دموكراتیك سوریه، مظلوم عبدی امضا شد، شامل برقراری آتش‌بس سراسری و ادغام شاخه‌های نظامی و غیرنظامی این گروه تحت حمایت امریكا در دولت سوریه است. در صورت اجرای این توافق، بخش‌های بیشتری از سوریه از جمله میادین نفت و گاز حیاتی در شمال شرق و گذرگاه‌های مرزی تحت كنترل دولت الشرع قرار خواهند گرفت. همچنین این توافق می‌تواند خطر خشونت‌های بیشتر را كاهش داده و یكی از نقاط اصطكاك دیرینه بین تركیه و كردها را نیز كاهش خواهد داد؛ پیش‌تر آنكارا از حضور كردها در مناطق مرزی، خشمگین بود، چراكه به باورش این نیروها شاخه‌ای از حزب كارگران كردستان (PKK) بودند. از همین رو تركیه از سال ۲۰۱۶ تاكنون دست‌كم سه عملیات نظامی در خاك سوریه انجام داده تا نیروهای دموكراتیك سوریه را از مرزهای خود دور كند. پس از سقوط دولت بشار اسد، تركیه به یكی از بازیگران اصلی در سوریه تبدیل شده و اصرار دارد كه نیروهای دموكراتیك سوریه منحل و جنگجویان غیرسوری این گروه كشور را ترك كنند، در غیر این صورت با خطر عملیات نظامی بیشتر مواجه خواهند شد. گروه‌های سوری مورد حمایت تركیه كه با دولت الشرع متحد شده‌اند، پس از سقوط دولت وقت شام، در شمال سوریه رویاروی نیروهای دموكراتیك سوریه قرار گرفتند.حال به باور ناظران این توافق نه تنها می‌تواند نگرانی‌های غرب در مورد سوءاستفاده داعش از خلأ امنیتی برای احیای فعالیت‌های تروریستی را كاهش دهد، بلكه این پتانسیل احتمالی را دارد تا بستری برای كاهش تنش میان كردهای سوری و آنكارا هموار سازد، بالاخص در شرایطی كه عبدالله اوجالان، بنیانگذار حزب كارگران كردستان (PKK)، بیانیه‌ای صادر كرده و خواستار انحلال این گروه و كنار گذاشتن سلاح‌هایشان شده است. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی نتایج احتمالی توافق صلح اخیر میان كردهای سوری و احمد الشرع با جعفر حق‌پناه، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل تركیه گفت‌وگو كرده است. حق‌پناه ضمن اشاره به اینكه توافق اخیر كردها و رییس دولت موقت سوریه ممكن است به ثبات موقت بینجامد، اما بر این باور است كه به دلیل دخالت بازیگران خارجی از جمله تركیه و همچنین بی‌ثباتی داخلی سوریه، دستیابی به صلح پایدار برای كردها تا حدودی دشوار به نظر می‌رسد.با این همه به باور حق‌پناه توافق حاصل شده ماه عسلی برای آنكارا رقم زده كه می‌تواند شكننده باشد.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 

به باور شما آیا نیروهای دموكراتیك سوریه در ازای امتیازهای مشخصی با دولت مركزی توافق كردند یا آنچه به دست آمده ماحصل بیانیه اخیر عبدالله اوجالان مبنی بر خلع سلاح كردهاست؟

به‌طور كلی، میان جریان‌های كردی در سوریه و تركیه از گذشته پیوندی ارگانیك وجود داشته و این ارتباط همچنان برقرار است. در واقع، موجودیت گروه‌های كردی سوریه تا حد زیادی متاثر از حزب كارگران كردستان تركیه (پ.ك.ك) است. با این‌ حال، این به معنای تبعیت مطلق جنبش كردی سوریه از رهبری، سازمان یا حتی ایدئولوژی پ.ك.ك نیست. همان‌طور كه می‌دانیم، بازیگران دیگری نیز در مناطق كردنشین سوریه فعال هستند و بر این جنبش تاثیر می‌گذارند، ازجمله ایالات متحده و حتی ایران و همچنین روابط ویژه‌ای كه كردهای سوریه با طوایف عرب منطقه دارند. تمامی این عوامل موجب شده‌اند كه جنبش كردی سوریه تا حدی رنگ‌وبویی بومی‌تر و محلی‌تر به خود بگیرد و در برخی جهات، از پویایی‌ها و دینامیزمی كه بر حزب كارگران كردستان تركیه حاكم است، استقلال بیشتری پیدا كند. مضاف بر آن، این مساله را نیز باید در نظر داشت كه درست است كه بلافاصله پس از انتشار بیانیه‌ای منسوب به عبدالله اوجالان، مظلوم كوبانی تاكید كرد آنان نیز از روند صلح میان كردهای تركیه و دولت آنكارا استقبال می‌كنند، اما مساله كردهای سوریه موضوعی متفاوت و مجزاست. این دیدگاه تا حد زیادی واقع‌بینانه به نظر می‌رسد، هر چند همان‌طور كه اشاره شد، نمی‌توان پیوندهای میان این دو جریان را نادیده گرفت. بنابراین باید میان این دو مقوله، هم نوعی پیوستگی و هم نوعی گسستگی قائل شد. از طرفی فرآیندی كه در تركیه آغاز شده، ریشه در سال‌های گذشته دارد و با فراز و فرودهای متعددی همراه بوده است. در طول این سال‌ها، با وجود تمامی تحولات در تركیه، مساله كردهای سوریه مسیر پویشی خاص خود را طی كرده است. حتی در مواردی كه شاهد تنش‌زدایی یا آتش‌بس میان پ.ك.ك و دولت مركزی تركیه بوده‌ایم، این تحولات تاثیر قابل‌ توجهی بر روابط تركیه با مساله كردهای سوریه نداشته و این پرونده همچنان تابع فعل‌وانفعالات و منازعات خاص خود بوده است.حال اما در شرایط كنونی نیز اگرچه تحولات اخیر بی‌تاثیر نخواهد بود، اما نمی‌توان نتیجه گرفت كه حل‌وفصل مسائل میان كردهای تركیه و دولت آنكارا، مستقیما در سوریه نیز تكرار خواهد شد. به عبارت دیگر، این روند لزوما به تضعیف یا از میان رفتن جنبش كردی سوریه منجر نخواهد شد و به همان میزان نیز بعید است كه روابط آن با دولت تركیه یا حتی دولت مركزی دمشق دچار تغییرات اساسی شود. در این میان، باید نقش سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی را نیز مدنظر قرار داد.

به نقش بازیگران منطقه‌ای اشاره كردید، تركیه پس از سقوط دولت بشار اسد، نقش برجسته‌ای در تحولات شام ایفا كرده و حالا به ادعای گروهی از ناظران توافق احتمالی می‌تواند بستر را برای مانور آنكارا در شمال شرق تركیه هموار سازد، آیا این فرضیه قابل قبول است یا خیر؟

تركیه به دلیل منازعات جغرافیایی، سرزمینی و پیوندهای جمعیتی، هم‌اكنون و در آینده، در مقایسه با سایر همسایگان و حتی برخی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، این ظرفیت را دارد كه نقشی تعیین‌كننده در شكل‌گیری مناسبات جدید ایفا كند. با این ‌حال، این بدان معنا نیست كه الزاما از اراده و توان كافی برای تبدیل این ظرفیت بالقوه به بالفعل برخوردار است. مساله مهم‌تر اینجاست كه شكل‌دهی به تحولات سوریه و اعطای نقش بالادستی مطلق به تركیه، مستلزم پذیرش تمامی هزینه‌های آن از سوی آنكارا خواهد بود. از این منظر، باید در نظر داشت كه تركیه، نه انگیزه و نه توان آن را دارد كه بخواهد سیاستی مشابه سیاستی كه ایران در عراق در سال‌های پس از اشغال این كشور توسط امریكا یعنی از 2003 تا میانه دهه دوم قرن جاری یعنی 2017 دنبال می‌كرد یا همچنین سیاستی كه پاكستان در قبال طالبان در افغانستان اتخاذ می‌كرد، دنبال كند. عامل دیگری كه در این معادله نقش كلیدی دارد، میزان همراهی بازیگران بین‌المللی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با سیاست‌های تركیه است. در حال حاضر، برخی دولت‌ها نظیر قطر، نقش پشتیبان مالی مداخله‌جویی تركیه در سوریه را ایفا می‌كنند. اما تداوم این حمایت، مساله‌ای است كه باید مورد ارزیابی قرار گیرد. به نظر می‌رسد اما تركیه اكنون در حال سپری كردن یك دوره «ماه عسل» در سوریه است. مقامات آنكارا، با اعمال فشار و نفوذ بر دولت‌ها و كنشگران داخلی موفق شده‌اند ترتیباتی را ولو به‌طور موقت و شكننده ایجاد كنند. توافق اخیر كه به‌طور غیرمنتظره از سوی مظلوم كوبانی، احمد الشرع رییس دولت جدید سوریه اعلام شد، نمونه‌ای از این روند است. اگرچه بندهای این توافق كلی هستند و اجرای آن در عمل نیازمند بررسی است، اما در هر حال، شرایط كنونی تا حد زیادی به نفع تركیه رقم خورده و به عنوان یك دستاورد برای آنكارا تلقی می‌شود. چنانكه این وضعیت نه‌تنها در سطح منطقه‌ای، بلكه در سیاست داخلی تركیه نیز قابل بهره‌برداری است. دستاوردهای اخیر می‌توانند به عنوان نقطه قوتی برای رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه در رقابت‌های انتخاباتی آینده مطرح شوند. همچنین این تحولات ممكن است در پیشبرد سیاست‌های مرتبط با صلح با كردها نیز مورد استفاده قرار گیرد.

از آنجایی كه ایالات متحده، متحد كلیدی نیروهای دموكراتیك سوریه در نبرد با گروه تروریستی داعش قلمداد می‌شد، به باور شما واشنگتن در تحقق این توافق چه نقشی داشته و در شرایط كنونی این فرآیند چگونه می‌تواند روابط نسبتا پرتنش میان واشنگتن و آنكارا را تحت تاثیر قرار دهد؟

نقش ایالات متحده در تحولات سوریه تابع متغیر جدیدی است كه با روی كار آمدن دولت دونالد ترامپ در كاخ سفید شكل گرفته است. برخلاف گذشته، این دولت تمایل كمتری به مداخله در بحران‌های منطقه‌ای و ورود به عرصه‌هایی دارد كه ممكن است به یك جنگ جدید منجر شود. از این‌رو، اگر دولت بایدن بر سر كار بود، حمایت مستقیم‌تر و صریح‌تری از كردهای سوریه قابل پیش‌بینی بود. با این‌ حال، این سیاست انزواگرایانه دولت ترامپ، در ترغیب كردهای سوریه به مصالحه بی‌تاثیر نیست. همچنین روابط شخصی میان ترامپ و رجب طیب اردوغان نیز می‌تواند بر این روند اثرگذار باشد. با این‌ حال، همان‌طور كه پیش‌تر اشاره شد، توافق كلی اخیر نیازمند بررسی دقیق‌تر در عرصه عمل است. هنوز مشخص نیست كه چه ملاحظات دیگری در جریان تحولات سوریه قابل پیش‌بینی خواهد بود. به همین دلیل، باید منتظر ماند و دید كه در میدان عمل، چه تحولاتی رخ خواهد داد و همچنین تقسیم قدرت به چه صورت خواهد بود، مدیریت منابع نفتی سوریه چگونه انجام خواهد شد و مهم‌تر از همه، نقش گروه داعش در این معادلات چگونه تعریف خواهد شد. احتمالا تقویت مجدد داعش در برخی مناطق، پویایی‌های تازه‌ای در میان كردها ایجاد خواهد كرد. از این‌رو، به نظر می‌رسد كه كردها در آینده به دنبال دریافت تضمین‌های بیشتری از ایالات متحده برای تامین دغدغه‌های امنیتی و سیاسی خود در برابر تركیه خواهند بود. در این مسیر، آنان ناگزیر خواهند بود كه ملاحظات بیشتری را در تعامل با بازیگران مختلف در نظر بگیرند.

بر اساس گفته‌های شما تحقق صلح پایدار میان كردهای سوری و تركیه مستلزم متغیرهای مختلفی است و از همین رو نمی‌توان گفت حصول توافق اخیر بستر را برای ثابت پایدار هموار خواهد كرد؟

بله، امكان دستیابی به صلح مركزی میان كردها همچنان محل تردید است و نمی‌توان در این زمینه حكم قطعی صادر كرد. دلیل این امر، تداوم آشوب و ناآرامی در سوریه است كه تا حد زیادی ناشی از تعدد گروه‌های شبه‌نظامی مسلح در این كشور است. هر یك از این گروه‌ها از حمایت یك قدرت خارجی برخوردارند و بعید به نظر می‌رسد كه این بازیگران خارجی به زودی از مداخله در امور سوریه دست بردارند. از این‌رو، می‌توان انتظار داشت كه حداقل تا مدت‌ها سوریه دوره‌هایی متناوب از ثبات نسبی و آشفتگی و بی‌ثباتی را تجربه كند. علاوه بر این، بستر اجتماعی و اقتصادی سوریه نیز به‌گونه‌ای است كه زمینه‌ساز بی‌ثباتی‌های بیشتر خواهد بود. بحران‌های زیست‌محیطی، خسارات شدید اقتصادی ناشی از جنگ داخلی، بی‌میلی دولت‌های خارجی به سرمایه‌گذاری در بازسازی سوریه و كمبود كمك‌های مالی، همگی عواملی هستند كه شرایط را برای ناامنی در این كشور فراهم كرده و فرصت را برای مداخله سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی هموار می‌كنند. بنابراین باید با احتیاط بیشتری به مقوله صلح در سوریه و میان كردها و دولت جدید دمشق نگریست. با این‌ حال، عامل مهم دیگر یعنی مجاورت سوریه با اسراییل انگیزه‌ای جدی برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد كرده است تا به هر شكل ممكن، امنیت این رژیم را تامین كنند. در شرایط كنونی، مهم‌ترین دغدغه امنیتی اسراییل، تداوم هرج‌ومرج و تشدید بی‌ثباتی داخلی در سوریه است، چراكه این وضعیت به نفع تل‌آویو خواهد بود. از این‌رو، ممكن است تلاش‌هایی میان طرفین یعنی كردهای سوری و دولت موقت سوریه در راستای مصالحه و با هدف تحت ‌فشار قرار دادن اسراییل صورت گیرد. با این حال، این بدان معنا نیست كه تمام این پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ها الزاما محقق خواهند شد. به نظر می‌رسد كه حداقل در آینده نزدیك، سطحی از بی‌ثباتی، آشوب و هرج‌ومرج در سوریه قابل پیش‌بینی باشد كه بی‌تردید بر روابط میان كردها و دولت جدید دمشق نیز تاثیرگذار خواهد بود.

*مقالات منتشرشده در اصلاحوب تنها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و اصلاحوب مسئولیتی در قبال محتوای آنها ندارد.