در ادامه به مواردی كه بیانگر جایگاه نماز و اهمیت آن می‌باشد اشاره خواهیم كرد:
1- نماز نزد پیامبران پیشین

قرآن در ضمن دعای ابراهیم خلیل بدان اشاره نموده و فرموده است:

رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ [١]«پروردگارا! من و ذریه‌ام را نمازگزار قرار بده!‌ پروردگارا! دعایم را قبول گردان.»

هم‌چنین اسماعیل را به خاطر سفارش خانواده‌اش به نماز ستوده و فرموده است:

وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا [٢] «او خانواده‌اش را به نماز و زكات فرمان می‌داد و از رضایت پروردگارش برخوردار بود.»

هم‌چنین خداوند(ذوالجلال والاکرام) در نخستین ساعات وحی به موسی(علیه السلام) او را به اقامه‌ی نماز دستور می‌دهد و می‌فرماید:
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى (13) إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (14) [٣]«من تو را برگزیدم، پس به آن‌چه به تو وحی می‌شود گوش فرا ده. به درستی كه من خدایم، فرمانروا و فریادرسی جز من نیست؛ پس مرا پرستش كن و برای ذكر و یاد من نماز به پای دار.

در وصیت لقمان به فرزندش نیز آمده است:
يَابُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ[٤] «ای فرزندم، نماز را به پای دار.»

عیسی(علیه السلام) در گهواره‌ی خود اظهار می‌دارد:

وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا [٥]«مرا تا زمانی كه زنده‌ام به نماز و زكات سفارش كرده است.»

2- امر قرآن به آخرین پیامبر(علیه‌ الصلوات والبرکات) برای برپایی نماز

قرآن هم‌چنین آخرین پیامبر خدا را به اقامه‌ی آن فرمان داده و فرموده است:
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ[٦] «آن‌چه از كتاب به تو وحی شده بخوان و نماز را به پای دار.»

3- نماز كلید اتصال به غیب

در قرآن نماز كلید اتصال به غیب معرفی شده است؛ آن‌جا كه به دنبال ایمان به غیب، اقامه‌ی نماز را از صفات پارسایان محسوب كرده است:

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ[٧] «آنان‌كه به غیب ایمان می‌آورند و نماز به پای می‌دارند.»

4- اقامه‌ی نماز در صدر اوصافِ مؤمنان

هم‌چنین در قرآن كریم اوصافِ مؤمنانِ رستگار با اقامه‌ی نماز شروع شده و با آن پایان یافته است:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (2) وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ (4) وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (6) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ (7) وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (8) وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ[٨]«به تحقیق مؤمنان رستگار شدند. آنان‌ كه در نمازشان خشوع دارند. و از سخنان بیهوده روی‌گردانند. آنان‌كه زكات پرداخت می‌كنند. و آنان‌كه عورت خود را حفظ می‌كنند. مگر از همسران و كنیزانشان، اینان ملامتی بر آن‌ها نیست. كسانی كه غیر از این را دنبال كنند، تجاوزكاراند. و آنان‌كه امانت‌ها را حفظ كرده و به عهد و پیمان خود وفا می‌كنند. و آنان‌كه بر نمازهایشان محافظت می‌كنند. »

5- امر به اقامه‌ی نماز را در سفر و حضر، امنیت و خوف

قرآن كریم التزام به اقامه‌ی نماز را در حال سفر و حضر، امنیت و خوف و صلح و جنگ مورد تأكید قرار داده و فرموده است:
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ (238) فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا[٩] «بر نمازها و نماز میانی محافظت كنید و متواضعانه برای خدا بپاخیزید. و اگر ترسیدید [و نتوانستید با خشوع و خضوعِ تمام نماز بخوانید، نماز را ترك نكنید؛ بلكه آن را] در حال پیاده یا سواره انجام دهید... .» 
یعنی در هیچ شرایطی ترك نماز جایز نیست حتی در هنگام جنگ و مواقع خطرناك كه نمی‌توان نماز را به صورت كامل و با خشوع و خضوع لازم به‌جای آورد؛ باید در حال راه رفتن یا سواره و بدون ركوع و سجود و فقط با اشاره و بالاخره هر طوری كه ممكن شد به جای آورده شود.

6- تهدید نسبت به سهل‌انگاری در اقامه‌ی نماز

كسانی كه نسبت به نماز سهل‌انگاری كرده و از آن غفلت می‌كنند، مورد تهدید و سرزنش قرارگرفته‌اند:

فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ (4) الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ [١٠]«وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافلند.»

7- نماز شرط اول التزام به اسلام

پیامبر اكرم(علیه‌ الصلوات والبرکات) نماز را شرط اول التزام به اسلام و شعار جداكننده‌ی مسلمانان از كافران قرار داده و فرموده است:

«ألْعَهْدُ الَّذی بَینَنا وَ بَینَهُم الصَّلوةُ؛ فَمَن تَرَكَها فَقَد كَفَرَ»[11]، «عهد و پیمانی كه میان ما و آنان قرار دارد نماز است، پس هر كس آن را ترك كند كافر شده است.»

8- نماز مایه‌ی نجات در قیامت

پیامبر(علیه‌ الصلوات والبرکات) در حدیثی فوت یك نماز را به منزله‌ی از دست دادن مال و خانواده به حساب آورده و فرموده است:

«مَنْ فَاتَتْه صَلاةٌ فَكَأنّما وَتِرَ أهْلَهُ وَ مَالَهُ»[12]، «هر كس نمازی را از دست بدهد، گویا خانواده و مال خود را از دست داده است.»

اگر كسی با از دست دادن نمازی این‌چنین باشد؛ كسی كه همه‌ی نمازها را از دست داده است باید چگونه باشد؟

با وجود این همه تكیه و تأكید نصوص قرآن و سنت بر نماز، شگفت‌آور نیست كه برخی از بزرگان اسلام معتقد شده‌اند كه شخص تارك‌الصلاة كافر و از اسلام خارج است. البته گروهی دیگر تسامح بیشتری به خرج داده و گفته‌اند: چنین شخصی گناهكار و فاسق است و بیم آن می‌رود كه ایمانش را از دست بدهد.[13]

حكمت اقامه‌ی نماز و برخی از آثار تربیتی آن
ذكر، برترین نتیجه‌ی نماز
وقتی خدای متعال حضرت موسی را به پیامبری برمی‌گزیند و با آیه‌ی ، بینش توحیدی را به او می‌رساند، آن‌گاه می‌فرماید: یعنی چون تنها من (فرمانروا و فریادرس) تو هستم، پس طبق مقتضای این توحید تنها راه عبودیت و بندگی مرا در پیش گیر و به دنبال امر به عبودیت و بندگی می‌فرماید:‌

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي[١٣] «نماز را اقامه كن تا به یاد من باشی.

بنابراین ذكر برترین نتیجه‌ی نماز است.

وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[١٧]«و یاد و ذکر خدا برتر و بزرگ‌تر است.»

اقامه‌ی نماز راهی است برای ذاكر شدن و به یاد خدا بودن و وسیله‌ای است برای ارتباط برقرار كردن با خدا. هم‌چنین راهی است برای تحقق اخلاص و نیت و روحِ عبادات. پس اگر اقامه‌ی نماز نباشد ذكر و ارتباطی نخواهد بود و در نتیجه عبودیتی تحقق پیدا نخواهد كرد.[18]

نماز موجب آرامش درونی انسان

ذكر و یاد خدا موجب تأمین امنیت روانی و آرامش درونی انسان می‌گردد؛ چرا كه خدای متعال مؤمنان را كسانی به شمار آورده كه ایمان دارند و دل‌های‌شان با ذكر و یاد خدا آرام می‌گیرد و در نهایت، ذكر و یاد خدا را آرام‌بخش دل‌ها معرفی كرده و فرموده است:
«توبه‌كنندگان كسانی هستند كه ایمان آورده‌اند و دل‌های‌شان با یاد خدا آرام می‌گیرد ؛ بدانید كه دل‌ها با یاد خدا آرام می‌گیرند.»

نماز مایه‌ی افزایش استقامت و صبر

پیوند با خدای متعال روان انسان را پرتوان می‌سازد و به قدرت اراده و تصمیم‌گیری در وجود انسان كمك می‌كند و به روح انسان آرامش می‌بخشد. از این رو، خدای متعال نماز را به عنوان اسلحه‌ای برای كارزار در صحنه‌ی پیكار زندگی در اختیار انسان قرار داده تا در برابر دردها و رنج‌های زندگی از آن كمك بگیرد،[20] و در این مورد می‌فرماید:
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ «ای كسانی كه ایمان آورده‌اید از صبر و نماز كمك بگیرید، كه خدا با صابران است.»

پیامبر اكرم(علیه ‌الصلوات والبرکات) وقتی كه با مشكلاتی مواجه می‌شد به نماز پناه می‌برد و به مؤمنان هم دستور می‌داد كه در هنگام گرفتاری وضو بگیرند و دو ركعت نماز بگزارند. پس اگر دیگران در هنگام بلا و مصیبت برای كاهش دادن درد و آلام خود به مشروبات الكلی و مواد مخدر و سیگار پناه می‌برند و از آن‌ها به عنوان آرام‌بخش استفاده می‌كنند، مؤمنان موظّفند كه در چنین مواقعی به نماز پناه ببرند و با گرفتن وضو و خواندن دو ركعت نماز و با ذكر و یاد خدا به چنان آرامشی دست یابند كه هرگونه مصیبتی بر ایشان آسان شود.
از این‌رو است كه پیامبر(علیه‌ الصلوات والبرکات) هنگامی كه وقت نماز فرا می‌رسید، بی‌صبرانه و مشتاقانه به مؤذنش می‌فرمود: «أرِحْنا بِها یا بِلالُ»[22] یعنی «ای بلال با نماز ما را آسوده گردان.» به قول مولوی:
ز اختلاطِ خلق یابد اعتلال
آن سفر جوید كه: أرحْنا یا بِلال
ای بلال خوش نوای خوش صَهیل
میزنه بر رَوْ بزن طبل  رَحیل
جان، سفر رفت و بدن اندر قیام
وقت رجعت زین سبب گوید سلام


نماز باعث دور شدن انسان از زشتی‌ها و پلشتی‌ها
نماز وسیله‌ای است برای ذكر و یاد خدا كه انسان را از زشتی‌ها و پلشتی‌ها دور می‌سازد، چرا كه خدای متعال می‌فرماید:
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ «نماز را به پای دار، كه نماز از زشتی و بدی باز می دارد.»

مظهر زشتی و بدی، شیاطین انس و جن هستند و انسان به وسیله‌ی ذكر و یاد خدا در برابر وساوس شیطانی و نفس اماره، مصونیت پیدا می‌كند و در نتیجه از گناه و زشتی و پلیدی دوری می‌جوید و در واقع قلبی كه منوّر به نور ایمان و ذكر و یاد خدا گردیده است جایی برای وساوس شیطانی در آن یافت نمی شود. استاد سید قطب –رحمه‌الله- در تفسیر سوره‌ی «ناس» در مورد كلمه‌ی «خنّاس» گفته است:
«خنّاس» به این معنی است كه شیطان در مقابل قلب انسان كمین می‌گیرد كه اگر خالی از ذكر خدا باشد، وسوسه‌ی خود را به آن القا می‌كند و اگر به ذكر و یاد خدا آباد باشد، مأیوسانه باز می‌گردد.»[24]
بادِ خشم و بادِ شهوت بادِ آز
برد او را كه نبود اهل نماز[25]
خداوند متعال نمازهای پنج‌گانه را بر انسان واجب كرده و مؤمنان را موظف ساخته كه در پنج وقت مقرر نماز را اقامه كنند تا بدین وسیله از غفلت قلبی و تسلط شهوات رهایی یابند و از آلودگی گناهان پاك شوند و با ذاكر شدن، ‌در طول فعالیت‌های شبانه‌روزی، خود را در مقابل وساوس شیطانی بیمه كنند. پیامبر اكرم(علیه‌ الصلوات والبرکات) این مفهوم را به تصویر كشیده و فرموده است:‌

«آیا اگر جوی آبی در كنار خانه‌ی هر كدام از شما باشد و هر روز پنج بار در آن شست‌وشو كنید، چركی بر بدنتان باقی خواهد ماند؟ گفتند: نه. فرمود:‌ نمازهای پنج‌گانه هم چنین هستند، خداوند به وسیله‌ی آن‌ها گناهان را از بین می‌برد.»[26]

حكمت برخی از اركان و اذكار نماز
همان‌طور كه می‌دانیم نماز دارای اركانی است كه با نیت و تكبیرة الإحرام آغاز می‌شود و با سلام دادن خاتمه پیدا می‌كند. هر كدام از این اركان، اسرار حكمت‌آموز و آثار تربیتی گران‌بهایی بر شخصیت انسان مؤمن دارند كه به صورت گذرا به برخی از آن‌ها اشاره می‌كنیم:

نیت و تكبیرة الإحرام

نمازگزار نماز خود را با نیت آغاز می‌كند؛ بدین معنی كه از همان آغاز تصمیم می‌گیرد و عزم خود را جزم می‌كند كه به فرمان خداوندی لبیك بگوید و در قالب نماز، فرمان عبودیت و بندگی خدای را به جای آورد. آن‌گاه به نشانه‌ی وداع با دنیای فانی و ارتباط با خدای باقی دست‌های خود را بلند كرده و «الله اكبر» می‌گوید و به عظمت و بزرگی خداوند كه كبریایی، وصفِ بلامنازع اوست و از هر كس و هر چیز و حتی از آن‌چه به وصف آید و تعریف شود بزرگ‌تر است، اعتراف می‌كند و در محضر خدا، نفسِ سركش خود را قربانی می‌نماید.
چون‌كه با تكبیرها مقرون شدند   
همچو قربان از جهان بیرون شدند
معنی تكبیر این است ای ذمیم 
كای خدا ما پیش تو قربان شدیم
وقت ذبح الله اكبر می‌كنی 
همچنین در ذبحِ نفس كشتنی
تن چو اسماعیل وجان هم‌چون خلیل
كرد جان تكبیر بر جسمِ نبیل
گشت كشته تن ز شهوت‌ها و آز
شد به بسم الله بسمل در نماز

این تكبیر را بدین علت «تكبیرة الاحرام» می‌نامند كه با گفتن «الله اكبر» سفر معنوی و روحانی انسان شروع می‌شود و با جهان مادی قطع ارتباط می‌كند و حلال‌هایی كه قبلاً بر وی حلال بوده‌اند، حرام می‌گردند.
نمازگزار كه سفر روحانی خود را با تكبیرة الاحرام آغاز می‌كند، قبل از آن‌كه وارد گفت‌وگوی اصلی با خدا گردد، با خواندن دعای استفتاح، روی دل خود را كه جایگاه شعور و اندیشه است، متوجه آفریدگار آسمان‌ها و زمین می‌گرداند و اعلام می‌دارد كه با این نماز در تمام زندگی تنها خدا را پرستش و اطاعت می‌كند و هیچ شریكی برای او قرار نمی‌دهد.
بعد از خواندن دعای استفتاح مستحب است كه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» خوانده شود و این هم بدان خاطر است كه چون امر مهم عبودیت و بندگی در قالب اقامه‌ی نماز، برای شیاطین جن و انس بسیار ناخوشایند است و هر چه از دستشان برآید مزاحمت ایجاد می‌كنند؛ لذا بنده‌ی نمازگزار در آغاز كار به خدا پناه می‌برد تا در طول این سفر روحانی و هم‌چنین بعد از آن از شر شیاطین محفوظ بماند.

قرائت سوره‌ی فاتحه

سوره‌ی فاتحه كه «ام‌الكتاب» و «سبع‌المثانی» هم خوانده می‌شود، مشتمل بر مفاهیم عالی توحیدی و مطالب عظیم روحی است كه در واقع متن عبودیت را تشكیل می دهد. از این رو اسلام مقرر كرده است كه مؤمنان حداقل هفده بار در روز این متن عبودیت را تكرار كنند تا این‌كه جزو شخصیت آنان گردد و روان آنان دارای خصلت عبودیت شود.
مؤمن نمازگزار سوره‌ی فاتحه را با آغاز می‌كند. چرا كه برای انجام هركاری از جمله كار عبودیت و بندگی، امكاناتی لازم است كه باید فراهم شوند و موانعی وجود دارند كه باید برداشته شوند و چون فراهم‌كننده‌ی امكانات و برطرف‌كننده‌ی موانع تنها خدای متعال است، لذا مؤمن نمازگزار كار بندگی و اقامه‌ی نماز خود را با نام خدایی كه مظهر رحمت است آغاز می‌كند. و چون تنها خدا را جالب منفعت و دافع مضرّت و دارای صفات جلال و اكرام می‌داند، پس لب به حمد و ستایش وی می‌گشاید و می‌گوید:
«همه‌ی حمدها و ستایش‌ها سزاوار ذات اقدس خداوندی است كه پروردگار جهانیان است.»

پروردگاری كه از صفات بارز او رحمان و رحیم یعنی جالب منافع و دافع مضرات و مالك روز جزا و پاداش، اوست. نكته‌ای كه در این‌جا قابل توجه است این است كه درك درست از در قلب انسان متدبر در آیات قرآنی، جوّی از رغبت و اشتیاق و امید و رجا می‌آفریند كه قابل توصیف نیست و در همان حال، درك درست از قلب را از رهبت و ترس و خوف لبریز می‌كند. و این همان اصل مهم و قابل توجه در «روش پرورش دینی» است كه توجه به آن،‌ موجب پرورش انسان‌های متعادل و همیشه هوشیاری می‌گردد كه در عالمی پر از اشتیاق و رجا به خدا و ثواب او و رهبت و ترس از او و مجازاتش، زندگی بدون افراط و تفریط خود را می‌گذرانند؛ به‌طوری كه نه مغرور و فریب‌خورده دل به آرزوهای پوچ و بی‌اساس خوش می‌كنند و نه در سراشیبی یأس و ناامیدی سقوط می‌كنند.[28]

سپس در مقابل خدایی كه رحمان و رحیم و مالك روز جزاست، با تمام خشوع و خضوع اعلام موضع می‌كنیم و پیمان بندگی می‌بندیم و می‌گوییم: و چون در پیش‌ گرفتن راه بندگی و وفا كردن به این عهد و پیمان بدون یاری گرفتن از خدا امكان‌پذیر نمی‌باشد، لذا با دلی پر از امید و رغبت از او استعانت می‌جوییم و ندا برمی‌آوریم كه: سپس عالی‌ترین نعمت و بزرگ‌ترین مظهر رحمت خداوندِ رحمان و رحیم و مُستعان؛ یعنی «هدایت به صراط مستقیم» را درخواست می‌كنیم و خاضعانه می‌گوییم: 
هدایت خواستن از خداوند در این مقام بدین خاطر است كه كسی كه تا این‌جا در راه عبودیت گام برداشته است، از این به بعد هم در هر گامی نیازمند این است كه خداوند او را دستگیری كند و هدایت نماید. سپس نمازگزار مورد نظر خود را بیان می‌كند و از خدا می‌خواهد كه او را به راه پیامبران و شهیدان و صدّیقان و صالحانی هدایت كند كه به آن‌ها نعمت داده است؛ نه راه آنان كه مورد خشم و غضب خدا قرار گرفته‌اند و نه راه آنان‌كه گمراه شده و به بیراهه رفته‌اند. و در پایان سوره‌ی فاتحه شخص نمازگزار با گفتن «آمین» استجابت دعا را از خدای متعال درخواست می‌نماید.[29]
همان‌طور كه قبلاً گفته شد، سوره‌ی فاتحه خلاصه‌ی قرآن است كه دیگر سوره‌ها و آیات قرآن شرح وتفضیل آن هستند. پس چه بهتر كه پس از خواندن سوره‌ی فاتحه، با خواندن آیات دیگری از قرآن كریم هر روز گوشه‌ای از شخصیت تفصیلی عبودیت را تكمیل كنیم.[30]

ركوع

بعد از آن‌كه نمازگزار خلاصه‌ی قرآن یعنی سوره‌ی فاتحه و گوشه‌ای از شرح این متن را تلاوت كرد، ‌دیگر مناسب نیست كه در این وضعیت باقی بماند؛ ‌بلكه متوجه می‌شود كه خدای متعال بزرگ‌تر از این است كه در بندگی وی به این حد اكتفا شود. از این رو «الله اكبر» می‌گوید و سرِ تعظیم فرود آورده و به ركوع می‌رود و می‌گوید:
«سبحان ربی العظیم»[31]، «خداوند بزرگم را از نسبت هر عیب و نقصی دور می‌گردانم.»

پس از ركوع، نمازگزار به حالت قیام باز می‌گردد تا حمد و سپاس خداوند (ذوالجلال والاکرام) را به سبب هدایتی كه نصیب او كرده است به‌جای آورد و می‌گوید:
«سمع الله لمن حمده»، «خداوند حمد و ستایش هر ستایش‌كننده‌ای را می شنود و می پذیرد»؛

آن‌گاه: «ربنا و لك الحمد» یعنی «پروردگار ما! ستایش تنها متعلق به شما است.»

سجود

بعد از ركوع و اعتدال، شخص نمازگزار متوجه می‌شود كه این حد از بندگی هم كافی نیست، پس باید بیشتر خضوع كرد، چون كبریایی خدا بیشتر است. در نتیجه نمازگزار با گفتن «الله اكبر» به سجده می‌رود و سر بر آستانِ عظمت خدا می‌گذارد و می‌گوید:
«سبحان ربی الأعلی»[32]، «خداوندِ برتر و بالاترم را تسبیح می‌كنم.»[33]

پس از سجود، نمازگزار می‌نشیند و به سوی پروردگارش تضرع و زاری می‌كند و نیازهای خود را در حالی كه خداوند را می‌خواند‌ درخواست می‌كند و با اقرار به نیازمندی‌اش به فضل و بخشش او می‌گوید: «ألَّلهُمَّ اغْفِرْلی وَ ارْحَمْنی وَ عافِنی وَ اهْدِنی وَ ارْزُقْنی». سپس نمازگزار با گفتن «الله اكبر» به سجده‌ی دوّم می‌رود و پس از سجده خود را برای ركعت دوّم آماده می‌كند و در ركعت دوم و سوم و چهارم همین اعمال را تكرار می‌كند تا مفاهیم گفته شده برای وی به خصلت تبدیل ‌شوند.[34]

تشهّد

وقتی كه نمازگزار به ركعت دوّم می‌رسد، پس از سجده‌ی دوّم در مقابل فرمانروای خود و نظام هستی به خاك می‌افتد و با به یاد آوردن علوّ و عظمت خدا و ذلت و حقارت خود، شروع به خواندن تشهّد می‌كند و می‌گوید:
«التَّحیاتُ المُبارَكاتُ الصَّلَواتُ الطَّیباتُ لِلَّهِ»، «همه‌ی زنده‌بادها و بزرگداشت‌های به‌جا و پر خیر و بركت، همه‌ی نمازها و دعاهای پاك و به دور از آلودگی، مخصوص خداوند است.»

«ألسَّلامُ عَلَیكَ أیهَا النَّبِی وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ» سلام بیان یك حالت سلبی است كه مضمون آن دور بودن از همه‌ی آفات مادی و معنوی، دنیوی و اخروی است و رحمت، بیان حالتی ایجابی است كه به معنای بهره‌مند بودن از امكانات و منافع و خیرات دنیوی و اخروی لازم برای طی ‌كردن مسیر است. بركات هم به معنی ثبات و استمرار سلام و رحمت است.[35]
این دعا در پیشگاه خدا، قدردانی از بزرگ‌ترین الگوی عبودیت است كه تبعیت از او امكان بهره‌مندی از سعادت دین و دنیا را برای ما فراهم آورده است. هم‌چنین قدردانی از بزرگ‌ترین پیامبری است كه در صحنه‌های عقیده و جهاد، عبودیت و اخلاص، اقامه نماز و احسان و... اسوه‌ی حسنه بوده و خواهد بود.[36]
«السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»، «سلام بر ما و همه‌ی بندگان صالح خدا باد.»

بعد از این‌كه شخص نمازگزار با طی كردن این مراحل مختلف به حالت شهود حقیقت رسید، می‌گوید:
«أشهد أن لا إله إلا الله»، «بعد از این‌كه درباره این حقیقت شهود یافته‌ام، اكنون شهادت می‌دهم كه فرمانروا و فریادرسی، معبود و یاریگری حق، كه رحمان و رحیم و مالك باشد به جز الله وجود ندارد.»

بعد از این شخص نمازگزار مقام و منزلت پیامبر(علیه‌ الصلوات والبرکات) را كه راهنمای وی بوده است برای رسیدن به این مقام، ‌شهادت می‌دهد و می‌گوید:

«و أشهد أن محمداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ»، «شهادت و گواهی می‌دهم كه محمّد بنده و فرستاده‌ی خدا است.»[37]

نمازگزار بعد از خواندن تشهّد و قبل از سلام دادن به منظور قدردانی از شخصیت پیامبر(علیه‌ الصلوات والبرکات) و تلاش‌های خستگی‌ناپذیر وی در راه تبلیغ دین بر آن حضرت صلوات می‌فرستد و می‌گوید:
«ألَّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمد و علی آل محمدٍ كَما صَلَّیتَ عَلی آلِ ابراهیم و بارک عَلی مُحمد و علی آل محمدٍ كَما بارکت عَلی آلِ ابراهیم فی العالَمینَ إنَّكَ حَمیدٌ مَّجیدٌ »

بعد از فرستادن صلوات بر پیامبر)علیه ‌الصلوات والبرکات) مستحب است كه شخص نمازگزار برخی از دعاهای مأثور را نیز بخواند.

سلام دادن
بعد از آن‌كه شخص نمازگزار تمام راز و نیازهای خود را با خدا انجام داد و تمام خواسته‌ها و نیازهای خود را مطرح ساخت، وقت آن فرا می‌رسد كه به این سفر معنوی و روحانی پایان دهد و با كوله‌باری از معنویت به میان مردم بازگردد و بر آن‌ها سلام بفرستد و بگوید:‌ «السلام علیكم ورحمة الله وبركاته»
و با این عمل در واقع نماز به پایان می‌رسد.
جان، سفر رفت و بدن اندر قیام
وقت رجعت زین سبب گوید سلام[38]

پاورقی‌ها و ارجاعات:
[1]- ابراهیم/40.
[2]- مریم/55.
[3]- طه/1413.
[4]- لقمان/17.
[5]- مریم/31.
[6]- عنكبوت/45.
[7]- بقره/3.
[8]- مؤمنون/9-1.
[9]- بقره/239238.
[10]- ماعون/5 4.
[١١]- به روایت از بریده ، آلبانی آن راصحیح دانسته است. ر.ک: الجامع الصغیر 1/760.
[12]- نسایی شماره‌ی 479 با سند صحیح، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: الجامع الصغیر 1/963.
[13]- یوسف قرضاوی، عبادت در اسلام، صص‌223221.
[14]- طه/13.
[15]- طه/14.
[16]- طه/14.
[17]- عنكبوت/45.
[18]- ناصر سبحانی، جزوه‌ی نماز، صص‌32.
[19]- رعد/28.
[20]- یوسف قرضاوی، نقش ایمان در زندگی، ص‌189.
[21]- بقره/153.
[22]- مسند احمد شماره‌ی 23127 و ابوداوود شماره‌ی 4985 با سند صحیح، آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: السلسلة الصحیحة 3/391.
[23]- عنكبوت/45.
[24]- فی‌ظلال قرآن، سید قطب، جلد ششم.
[25]- مولوی جلال‌الدین بلخی، مثنوی معنوی.
[26]- روایت ابن ماجه شماره1397 با سند صحیح. یوسف قرضاوی، عبادت در اسلام، ص‌214.
[27]- طه/14.
[28]- احمد مفتی‌زاده، جزوه‌ی نماز، ص‌14.
[29]- امام محمد غزالی، إحیاء علوم‌الدین، جلد اول، ص‌252.
[30]- ناصر سبحانی، جزوه‌ی نماز.
[31]- در مذهب شافعی «بحمده» نیز بعد از آن خوانده می‌شود.
[32]- در مذهب شافعی «بحمده» نیز بعد از آن خوانده می‌شود.
[33]- همان، ص‌35.
[34]- عفیف عبدالفتاح طباره، روح نماز در اسلام.
[35]- احمد مفتی‌زاده، جزوه‌ی نماز، ص‌7.
[36]- همان، ص‌7.
[37]- ناصر سبحانی، جزوه‌ی نماز.
[38]- مولوی، مثنوی معنوی.