رخدادهای یک سال گذشته ظاهراً به این معنی است که دنیا وارد فضای جدیدی شده است. ۳۳سال پیش دوران دوقطبی غرب و شوروی به پایان رسید. پس از آن، نظریه «پایان تاریخ» شکل گرفت. در نهایت، اتفاقات یک سال گذشته و جنایات آشکار اسرائیل در غزه و اکنون در لبنان تیر خلاصی بود بر وجه اخلاقی این نظریه. جنایاتی که در جهان بیسابقه است و فقط در نظام هیتلری نمونه دارد.
ایران یا هر کشور و دولت و حتی افراد و گروههای سیاسی برای انتخاب سیاستها و اقدامات خود، باید تحلیلی کلان از وضعیت کلی جهان و منطقه داشته باشند. رخدادهای یک سال گذشته ظاهراً به این معنی است که دنیا وارد فضای جدیدی شده است. ۳۳سال پیش دوران دوقطبی غرب و شوروی به پایان رسید. پس از آن، نظریه «پایان تاریخ» شکل گرفت.
این نظریه لیبرالدموکراسی غربی را پایان تاریخ میدانست و آن را قافلهای میدانست که همه باید به آن بپیوندند تا از این قافله عقب نمانند. نهتنها به لحاظ سیاستهای اقتصادی بلکه از منظر اخلاقی و معطوف به حقوقبشر نیز از آن دفاع میشد. گرچه حضور جدی چین و تاحدی روسیه این نظریه را در سیاست و اقتصاد با چالش مواجه کرد؛ ولی گسترش جنایت و به زمین گذاشتن پرچم حقوقبشر از سوی غرب، از نظر اخلاقی هم این نظریه را با چالش روبهرو کرد.
در نهایت، اتفاقات یک سال گذشته و جنایات آشکار اسرائیل در غزه و اکنون در لبنان تیر خلاصی بود بر وجه اخلاقی این نظریه. جنایاتی که در جهان بیسابقه است و فقط در نظام هیتلری نمونه دارد. سکوت و حتی حمایت غرب از این جنایات نشان میدهد که وارد جهان جدیدی شدهایم. جهانی که دولتهای غربی حتی به اعتراضات و مطالبات اخلاقی مردم خود برای مواجهه با اسرائیل نیز پاسخ درخوری نمیدهند.
یکی از شواهد این ادعا اظهارات خانم وزیرخارجه آلمان است که میگوید اسرائیل حق دارد اماکن مدنی (غیرنظامی) را هدف قرار دهد و آلمان بابت کمک به اسرائیل شرمنده نیست و این کمکها را ادامه خواهد داد. در واقع، آلمان بهصراحت خلاف مقررات بینالمللی از جنایت دفاع کرده تا جبران جنایات خودشان در هولوکاست را کرده باشند. آلمان تنها نیست؛ بلکه دیگر قدرتهای اصلی اروپایی هم جز اسپانیا در همین مسیر گام بر میدارند.
این وضعیت اروپاست که با یک استاندارد دوگانه همزمان بزرگترین تبلیغات را علیه نقض حقوق جنگ در اوکراین میکند و درعینحال، از اقداماتی چندبرابر بدتر از آن از سوی اسرائیل تمامقد دفاع میکند. هنگامی که کشورهای مهد دموکراسی و حقوقبشر چنین رفتار میکنند، از ایالات متحده چه انتظاری میتوان داشت. این اروپایی است که ۵۰سال پیش علیه بمباران آمریکا در ویتنام تظاهرات موثر میکرد، ولی اکنون حکومتهایش در برابر جنایات اسرائیل حتی سکوت هم نمیکنند، بلکه حمایت میکنند.
در چنین شرایطی، رفتار ایالات متحده روشن است. ازیکسو، اسرائیل را تهدید میکند که مرتکب جنایت نشود؛ ولی از سوی دیگر، همزمان جریان حمایت تسلیحاتی را بهسوی منطقه روان کرده و برای گسترش جنگ در منطقه و چراغ سبز برای حمله به ایران نشان میدهد.
پس از گذشت یک سال که آمار رسمی کشتهشدگان در غزه و لبنان به حدود ۵۰هزار نفر میرسد و آمار غیررسمی این رقم را بالای ۱۰۰هزار نفر برآورد میکند و پس از بارها تهدید اسرائیل که آتشبس را بپذیرد، اکنون گزارش میشود که بایدن نامه نوشته و از جانب آمریکا درباره آتشبس به اسرائیل اولتیماتوم داده و اسرائیل نیز بلافاصله به مناطق مسکونی بیروت حمله کرده است.
این یا به منزله بیاعتباری تصمیمات رئیسجمهور ایالات متحده است یا بهمنزله نوعی دورویی سیاسی در حمایت از جنایت. شاید تصور شود که جنایت همزاد بشر بوده و هست و خواهد بود؛ لذا چنین رفتارهایی اتفاق عجیبی محسوب نمیشود. ولی چنین نیست. تاکنون هیچگاه در گذشته این اندازه آشکار و بیپروا از جنایت دفاع نشده است.
حتی هولوکاست هم در خفا انجام میشد و بعدها ابعاد آن روشن گردید. ولی جنایات آشکار اسرائیل و حمایتهای رسمی غرب از آن نشانهای مهم از ورود جهان به عصری جدید است؛ عصری که ابعاد آن در حال شکلگیری است؛ عصری که گویی که جهان سیاست پوست انداخته است و اکنون با پایان مقطعی از تاریخ و آغاز مقطعی دیگر از تاریخ مواجه هستیم.
نظرات
دلسوز
26 مهر 1403 - 10:48جهان در حال پوست اندازی است و درگیری های منطقه همچنان ادامه دارد منطقه عربی به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود همواره در معرض دست اندازی قدرت های بزرگ قرار داشته و دارد، این امر موجب تحت الشعاع قرار گرفتن این منطقه از توازن قدرت در عرصه جهانی شده است. میدل ایست نیوز:جهان عرب در میان ملت های دنیا دارای وضعیت منحصر به فردی است؛ زیرا پیوند دهنده «شمال و جنوب» و «غرب وشرق» است که در بین سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا قرار گرفته است، این منطقه محل نزول ادیان الهی و سرزمین تمدن های کهن است که منطقه عربی از جمله آنهاست که از بطن آن تمدن اسلامی و عربی سر بر آورد که شاخه های آن بر چهار گوشه این کره خاکی سایه گسترد و موجب برافروخته شدن مشعل رنسانس اروپا در چندین قرن پیش شد. سرزمین عرب ها دارای ثروت های طبیعی و منابع جهانی انرژی است که همواره مورد طمع و زیاده خواهی بیگانگان بوده است. به گزارش روزنامه البیان، منطقه عربی همچنان میدانی برای درگیری قدرت های منطقه ای و جهانی باقی خواهد ماند و زمین زیر پای عرب ها با هربار اختلالی که توازن قدرت در عرصه جهانی دچار آن می شود، به لرزه در می آید. باید گفت که این منطقه با در پیش گرفتن سیاست انزوا طلبی نمی تواند امنیت و آرامش را برای خود به ارمغان بیاورد زیرا به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع اش به طور حتم در معرض درگیری و رقابت کشورها قرار دارد ولی ماحصل این درگیری ها قطعی نیست چرا که این امر به میزان آگاهی، همبستگی و نیز بازدارندگی جهان عرب وابسته است. جهان امروز به ویژه پس از فروپاشی «جبهه کمونیست» دستخوش دگردیسی ژرفی شده است که برآیند آن در کانون قرار گرفتن ایالات متحده آمریکا و زمامداری این کشور در دایره رخدادهای جهانی بوده است. بیل کلینتون که به مدت هشت سال دولت آمریکا را در اختیار داشت(2001-1993 میلادی) مفهوم «جهانی سازی» را به عنوان جایگزینی برای دو قطب «شرق چپگرا» و «غرب سرمایه داری» مطرح کرد و برای تقویت این مفهوم کوشید و در همین راستا باید گفت جهانی سازی به مدت نیم قرن بر عرصه سیاسی جهان حکم فرما بود. دولت جرج بوش پسر در هشت سال( 2009- 2001 میلادی) زمامداری خود، علاقه مند به حفظ سیاست «جهانی سازی» در بُعد نظامی آن بود که تحمیل هژمونی و تک روی این کشور در اتخاذ تصمیم های سرنوشت ساز در قبال بحران های بین المللی، از جمله اهداف این سیاست بود. این در حالی است که در دوره بیل کلینتون هژمونی آمریکا بیشتر در عرصه تجاری و اقتصادی دنبال می شد. بعدها در دوره ریاست جمهوری اوباما (2009- 2017 میلادی) تلاش شد تا هژمونی تجاری و اقتصادی که در زمان کلینتون پیگیری می شد، دوباره مورد عمل قرار گیرد و از بکارگیری نیروی نظامی در امر جهانی سازی پرهیز شود و در مقابل سعی شد تا آمریکا در ائتلافات و توافق نامه هایی هم چون پیمان همکاری کشورهای اقیانوس آرام، پیمان تجاری نفتا با مکزیک و کانادا، تقویت روابط با اتحادیه اروپا و هم چنین توافق نامه مربوط به تغییرات آب و هوایی، مشارکتی فعال داشته باشد. اما با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، آمریکا و شماری دیگر از کشورها از دو بُعد اقتصادی و نظامی سیاست« جهانی سازی» دست شستند و آن را با سیاست های صرفا « ملی گرایانه و پوپولیستی» جایگزین ساختند. این دگرگونی در سیاست آمریکا را به وضوح در هفته نخست زمامداری ترامپ مشاهده کردیم، این دگرگونی ها را می توان در سیاست های او از قبیل دستور خروج آمریکا از پیمان همکاری کشورهای اقیانوس آرام، ایجاد بحران با مکزیک، مواضع ترامپ در قبال پیمان نفتا، توافق نامه آب و هوایی پاریس، اظهارت اش در خصوص پیمان ناتو و در نهایت تشویق بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا ملاحظه کرد. با پیگیری و رصد اظهارات سران احزاب راست گرای تندرو در چندین کشور اروپایی می توانیم مضمون مشترک و نیز رویکرد مخالف این احزاب را در قبال سیاست جهانی سازی ببینیم. مساله دیگر که عقب نشینی غرب از مفهوم جهانی سازی را به سود سیاست های ملی گرایانه توجیه می کند، سوء استفاده از عامل دینی در راستای توجیه نژادپرستی علیه ملت ها و فرهنگ های متفاوت است. این امر همان چیزی است که در حمایت جریان های دینی محافظه کار از نامزدهای آمریکایی و اروپایی راست گرا مشاهده کردیم. اگر در مورد خطر عامل مذکور در زیست سیاسی حکومت های غربی بخواهیم سخن بگوییم، باید به این مطلب اشاره کنیم که این امر موجب سوق دادن حاکمان به سمت تندوری و بروز تناقض با قانون اساسی و با جوامع سکولار این کشور ها می شود، این کشورها جنگ با گروه های تروریستی را طوری به نمایش می گذارند که گویی با ادیان و قومیت های دیگر سر جنگ دارند. برجسته ترین درون مایه دو مفهوم «شرق» و «غرب» در رابطه با مسائلی است که بر اساس فاکتورهای سیاسی و فرهنگی میان ملت ها و نه حکومت ها تمایز قائل می شوند؛«غرب» اصطلاحی است دال بر ملت هایی که دارای حکومتی دمکراتیک و سیستم اقتصادی آزاد می باشند و در حکومت داری علیرغم داشتن گرایش دینی مبتنی بر مسیحیت، رویکردی سکولار پیش می گیرند. مثلا کشور استرالیا که در نیم کره پایین کره زمین قرار گرفته است، از لحاظ جغرافیایی هیچ ارتباطی با تقسیم بندی جهان به شرق و غرب ندارد بلکه این کشور در زمره کشورهای وابسته به بلوک غرب جای می گیرد. در این میان اسرائیل و کشورهای بلوک غرب اعم از کشورهای اروپایی و آمریکا که حامی اسرائیل هستند در این مسمیات منافع بی شماری دارند، به طوری که این نامگذاری ها، هم زمان اسرائیل را در میان «کشورهای غربی» و در عین حال در میان « کشورهای خاورمیانه» قرار می دهد زیرا نامگذاری «خاورمیانه» هویت عربی این منطقه را برداشته و کشورهای عربی شمال آفریقا را از آن حذف و اسرائیل را با همه وزنه نظامی، سیاسی و اقتصادی که جزء کشورهای غربی قلمداد می شود، بدان می افزاید. در دو حالت مذکور، یعنی تقسیم بندی جهان به دو بخش شرقی و غربی و یا شمالی و جنوبی، مسئولیت نخست این اختلاف در میان جوامع، برگردن امپراتوری هایی است که ثبات و پیشرفت سیاسی و اجتماعی خود را از رهگذر مقهور ساختن ملت های دیگر، اشغال اراضی، چپاول ثروت های ملی و تضعیف عامل یکپارچگی اجتماعی پی ریزی کردند که برآیند آن توسعه یافتگی کشورهای اروپایی و شمال آمریکا در مقابل عقب ماندگی، آشوب و جنگ در بخش اعظمی از دیگر جوامع بود. اما منطقه عربی به دلیل سه ویژگی که آن را از دیگر مناطق جهان متمایز می سازد، همواره از سوی قدرت های بین المللی و منطقه ای مورد هدف قرار می گیرد؛ نخست آن که جهان عرب محل نزول ادیان الهی است، دوم این که منطقه عربی دارای موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی است که از یک سو شرق و غرب، از سوی دیگر سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا و در نهایت مدیترانه را به اقیانوس ها پیوند می دهد، ویژگی سوم مربوط به ثروتهای طبیعی منطقه عربی می شود که همواره منبع زندگی و انرژی در جهان بوده است. در پایان باید گفت این ویژگی های مثبت، منطقه عربی را همواره در کانون توجه همه قدرت های بزرگ قرار داده است، قدرت هایی که با این منطقه به عنوان واحدی یکپارچه برخورد می کنند که در چارچوب برنامه راهبردی واحد، این منطقه را مورد هدف قرار می دهند.
احد احمدیوند
26 مهر 1403 - 10:50آیا اسرائیل امپراطوری “اردوغان” را تهدید میکند؟ پس از ویرانی غزه، نیروهای مسلح اسرائیل به جبهه شمال آمدهاند و روند مشابهی را در لبنان آغاز کردند، و همین سبب شده تا کسانی بپرسند که هدف بعدی کجاست؟ میدل ایست نیوز: پس از ویرانی غزه، نیروهای مسلح اسرائیل به جبهه شمال آمدهاند و روند مشابهی را در لبنان آغاز کردند، و همین سبب شده تا کسانی بپرسند که هدف بعدی کجاست؟ در ترکیه که یکی از سرسختترین منتقدان اقدام نظامی اسرائیل علیه فلسطینیها و لبنانیها بوده است، حتی صحبت میشود که تلآویو ممکن است وقتی با حزبالله به پایان برسد، نگاه خود را به آن کشور معطوف کند. روابط بین اسرائیل و ترکیه برای حداقل دو دهه ضعیف بوده است، و پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه (AKP) رئیسجمهور رجب طیب اردوغان در ترکیه در سال 2002 تیره شده و پس از حمله اسرائیل به غزه، دشمنی آنها بار آشکارتر هم شده است. رئیسجمهور اردوغان اسرائیل را “دولت تروریستی” خواند و اقدامات آن را با اقدامات نازیها مقایسه کرد. او گفت که استفاده از زور با استناد به قطعنامه 1950 توجیه می شود. اردوغان همچنین به جاهطلبیهای ارضی اسرائیل در حال گسترش اشاره میکند و میگوید “دولت اسرائیل در حال پاکسازی قومی، نسلکشی آشکار علیه یک ملت، و اشغال گامبهگام سرزمین آنها است.” اردوغان بارها درگذشته به طرحی موذیانه برای تغییر شکل خاورمیانه، مشابه آنچه پس از جنگ جهانی اول انجام شد، اشاره کرده است. در اول اکتبر، رجب طیب اردوغان در سخنرانی خود در پارلمان ترکیه، بار دیگر به جاهطلبیهای نظامی اسرائیل اشاره کرد و گفت که اسرائیل پس از فلسطین و لبنان در توهم سرزمین موعود به ترکیه چشم دوخته است. حامیان اردوغان به یک طرح بزرگ که ترکیه را تهدید میکند متقاعد شدهاند. برخی دیگر میگویند که او از آن برای توجیه موضع ضد اسرائیلی خود و منحرفکردن توجه ترکها از مشکلات اقتصادی و هزینههای بالای زندگی استفاده میکند. ترکها، صرفنظر از گرایشهای سیاسی، از تلفات جانی در غزه و لبنان و ناتوانی جامعه بینالملل در توقف آن خشمگین هستند، اما درعینحال، نگران هستند که نفرت دولتشان از اسرائیل آنها را به یک بحران بسیار بزرگتر منطقهای بکشاند. اوزگور اوزل، رهبر حزب اصلی اپوزیسیون جمهوریخواه خلق (CHP)- که در انتخابات محلی مه 2023 شکست سنگینی را به حزب عدالت و توسعه اردوغان وارد کرد – گفت که اگر ترکیه با تهدید واقعی اسرائیل روبرو شود، پارلمان ترکیه باید تشکیل شود. اگرچه حزب عدالت و توسعه و شریک آن حزب حرکت ملی MHP قبلاً به پیشنهادهای مشابه جمهوریخواه خلق برای بحث در مورد موضوعات مختلف در پارلمان رای داده بودند، اما این بار بهسرعت پاسخ مثبت دادند. مجلس در 8 اکتبر در یک جلسه غیرعلنی ویژه تشکیل جلسه داد و وزیران خارجه و دفاع در مورد تهدید اسرائیل توضیحاتی را ارائه کردند. افزایش تنشها ترکیه ارتش قوی دارد و یکی از اعضای ناتو است. تعداد کمی بهطورجدی فکر میکنند که اسرائیل به آن حمله خواهد کرد و مدعی قلمرو آن خواهد شد، بااینحال مقامات ترکیه به طور خصوصی عنوان میکنند که اسرائیل از گروههای کرد مسلح در شمال سوریه حمایت میکند که آنکارا آنها را گروههای تروریستی میداند. اسرائیل به ادعاهای اردوغان پاسخی نداده است، اما تنشهای فعلی بهاحتمال زیاد بر روابط آینده ترکیه و اسرائیل تأثیر خواهد گذاشت. اتحاد اسرائیل با یونان و یونانیهای قبرس نیز چیزی است که ترکیه از نزدیک تحتنظر دارد. ترکیه و آذربایجان باتوجهبه نزدیکی به اسرائیل در زمینههای دفاعی و انرژی تفاوتهایی در رویکردشان به اسرائیل دارند (باکو تأمینکننده عمده نفت پالایشگاههای اسرائیل در حیفا و اشدود است که در سال 2024 نسبت به سال 2023 رشد 28 درصدی داشته است). بااینحال، هر کاری که اسرائیل انجام میدهد بر ضد منافع ترکیه نیست. برای مثال، هدف قراردادن ایران و حزبالله در سوریه، میتواند برای اردوغان مفید باشد و دیدار او با بشار اسد را تسهیل کند. تأثیرات منطقهای گرچه به نظر میرسد که درگیری اسرائیل به جنگ عربی – اسرائیلی منطقهای تبدیل نشود اما روند طولانیمدت این درگیری برای تمام کشورهای منطقه به لحاظ تلفات انسانی و مشکلات اقتصادی ناشی از آن بهویژه در حوزه تجارت و نفت آسیبزا است. حمایت آمریکا از اسرائیل “محکم و استوار” است. نتانیاهو مصمم است تا بیشترین آسیب را به منافع و نفوذ ایران وارد کند. در زماننگارش این متن، اسرائیل هنوز به حمله موشکی بالستیک ایران پاسخ نداده بود؛ اما نوع این تلافی بر اقتصاد جهانی تأثیر خواهد گذاشت و احتمالاً بر انتخابات آمریکا در کمتر از یک ماه آینده هم تأثیر خواهد داشت. گفته میشود که اسرائیل و دولت بایدن در حال بحث هستند و ایران نیز از طریق واسطههای سوم در جریان قرار دارد. باتوجهبه اینکه اسرائیل در لبنان مشغول است، آمریکا درگیر انتخابات است و ایران نمیخواهد جنگی رخ دهد، منافع همه در محدودکردن واکنش اسرائیل است. اسرائیل بهزودی نیاز دارد تا دستاوردهای میدانی خود را تثبیت کند، اما نتانیاهو امیدوار است که دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگردد. در یک تجمع انتخاباتی که اخیراً در کارولینای شمالی برگزار شد، رئیسجمهور سابق گفت که اسرائیل باید به تأسیسات هستهای ایران حمله کند. بااینحال، اگر اسرائیل یا ایران حملهای انجام دهند، همه چیز تغییر خواهد کرد.
نیچروان
26 مهر 1403 - 10:51بارزانی و اردوغان بر اهمیت توسعه روابط ترکیه با عراق و اقلیم کردستان تاکید کردند رئیس اقلیم کردستان عراق و رئیس جمهور ترکیه طی دیداری در آنکارا بر اهمیت توسعه روابط ترکیه با عراق و اقلیم کردستان به ویژه در حوزه اقتصادی تاکید کردند. میدل ایست نیوز: نچیروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق امروز چهارشنبه، در آنکارا با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه دیدار کرد. به گزارش شفق نیوز، براساس بیانیه ریاست اقلیم کردستان عراق، دو طرف بر اهمیت توسعه روابط ترکیه با عراق و اقلیم کردستان به ویژه در حوزه اقتصادی تاکید کردند. بارزانی و اردوغان به بررسی چگونگی افزایش سطح تبادل تجاری و فرصت های شغلی و سرمایه گذاری ترکیه در مناطق مختلف عراق و اقلیم کردستان پرداختند. اردوغان مجددا بر همکاری مستمر کشورش با عراق و اقلیم کردستان تاکید و آمادگی و تمایل بخش خصوصی کشورش برای همکاری و سرمایه گذاری در زمینه های مختلف را اعلام کرد. طرفین ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت خاورمیانه و خطرات و عواقب احتمالی آن بر منطقه، بر سر لزوم تلاش جمعی برای جلوگیری از گسترش درگیری و حل مسالمت آمیز مسائل توافق کردند. روابط اربیل و بغداد، پروژه جاده توسعه، روابط عراق و اقلیم کردستان با کشورهای منطقه، تهدید تروریسم و مبارزه با داعش از دیگر محورهای دیدار دو طرف بود.