در این هیاهو و آشفته بازار دنیا، قدومت را بر دیدهی منت، چنان ترنم بخش روح و روان خود میدانیم که یادت زینتبخش سفرهی دل و نامت فرحبخش کالبد تن، بندهی در بند خوان کرم و متاع مطیع حضرت مطاع است.
در این ظلمت و دیجوری زمانه، آنانکه ره توشهی مقصود را با جام می و پیالهی نابت عجین کردهاند، چنان بیقصور ندایت میدهند و کولهبار خود را با زاد بیمثالت، که در آن عباد الرحمن بینصیب نیستند، بسان هزار ماه توش و کوش، در پی هرچه باید، تا که بهرهای در غایت آید چشم به راه، امیدوار و دولتمند کوی تو هستند.
در میان این همه التهابات زندگی و در این دیر خرابآباد همراه با اغوای ابلیس و با وجود سگصفتان و ددمنشان و با نیش افعی صفتان بر چهرهی مؤمنان و با گستاخی هتاکان در گسترهی گیتی حضرت سبحان و با فراز و فرود دوران به علت غفلت از خدای رحمان و با رخوت و سستی در آنچه کاستی به بار نمیآورد و با عطش تشنگان با وجود سرچشمهی جوشان و خروشان و با توشهی ناب و بیبدیل، هرچند بیدلیل به محضرت بگوییم، تو را هدیهای بیمثال میدانیم چون که ره پویای دلها هستی تا که غایت خود را بیابند و آنان نیز خود را هم پیالهی حضرتش بنمایند، بدان امید که از شربت و شیرینی لایزال بیزوالش نوش کنند.
در میان این همه قیل و قال و با وجود این همه نابخردیهای نالایق و درگیر و دار انواع کنشها و واکنشها و با وجود خدا و خالهای رنگارنگ و جار و جنجالهای ناهمگون و گلایهها و سوداهای نامیمون، تو را چراغی بر فراز راه خود دانستن امیدی است که سرانجام آن بر رضایت ابدی آفرینندهی جهانیان بیانجامد.
ماه شهد و مشهد نزول قرآن، برگ زرینی بر تارک چهرهی زمان و دوران از بهر هدایت مردمان به جهت روشنگری از منبع هدایت و فرقان است تا که تابلویی زنده بر چهرهی دیوار دوران باشد چون که اول و آخرش تویی تا که بندگانت راه صواب و عفاف را بیابند.
و در ماه شور و شعور رمضان و با وجود فرازها و فرودهای فراوان، ما را چنان به آیات دلنواز و دل ربایش نوید میدهد چون ره توشهی سعادت از برای سعادت و کمال آدمیت، در شبی پر از قدر و منزلت، آن را نازل نموده که نه به چشم آید و نه همانند آن را در گردش زمانه، توان دست یازید؛ چون نامش قدر است و همین گران قدر از هزار ماه برتر است و این همه حد و حصر به خاطر منزلت جنس بشر میباشد و چون در مثال حضرتش میباشد و در مخیلهی آدمیزاد نمیگنجد که جایگاهِ قدر و منزلت آدمی تا به چه حد است!!
نزول ملایک رحمان و جبرییل قاصد یزدان، بر قلب پاک رحمت جهانیان، سلامی از جانب حضرتش تا زمان طلوع و آن هم طلعت فجر و امیدی است از برای آدمیان تا قام قیامت چون فجر امیدش به پهنای گسترهی هستی در زیر بیرق محمدی ریزان میباشد.
خداوندا: زبانهایمان از وصف آنچه که در حدود زمان و مکان گنجانیده شود، ناتوان میباشد چون همین عجز را وسیلهای برای تمنا از محضرت میدانیم و آن هم موجبات هدایت خود و همگنانمان را فراهم نموده است و بهواسطهی سرور جهانیان خاتم پیامبران، چنان شور و شعوری نصیبمان گردانیدهای تا خود هم باعث رحمت آدمیان با کمترین لغزش و نسیان با تمسک به نسخهی شفابخش قرآن باشیم.
خدوندا ما را به گونهای متحول بگردان که از عنایات و الطاف همیشگیات چنان مستفیض شویم تا در روزی که (...تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ)[ابراهیم:42] در پیشگاه کبریایی و با عظمتت خجالت و شرمسار نشویم و ماههای رمضان و بهخصوص رمضان پیشرو، موجبات زدودن زنگار دل و درون را برایمان به گونهای فراهم نماید که برکاتش ره توشهی ماههای پیشرو گردد، خدوندا تو را به اسامی زیبا و شایستهات سوگند میدهیم که ما را از برکات ماه پر خیر و برکت رمضان، از خیرات و نعماتش، از اذکار و اورادش، از تراویح روحبخش و شبهای گرانقدر و با منزلتش، بینصیب مگردان، چون به رضای تو خشنود هستیم و ما را از زمرهی آزادشدگان ماه رمضان قرار ده و ما را چنان متحول بنمای که سور و سرور عید فطر، فطرتی نو، پویا، آسمانی و قرآنی در طول حیات نصیبمان گرداند.
نظرات