یکی از مهم‌ترین درس‌ها و عبرت‌های سفر اسراء و معراج، شناخت جایگاه مسجدالاقصی در امت اسلامی است. اسراء از آنجا آغاز شد و این نشان می‌دهد که کسی که در حفظ مسجدالاقصی کوتاهی کند، ممکن است در حفظ مسجدالحرام نیز کوتاهی کند. هر دو مسجد در دل مسلمانان جایگاهی خاص و مقدس دارند. سفر اسراء، نشانه‌ای بود از انتقال رهبری و پیشوایی به امت اسلامی، رهبری‌ای که بر اساس رحمت و عدالت استوار است، نه بر غلبه و ظلم.

یکی دیگر از درس‌های مهم این سفر، شناخت جایگاه نماز است؛ چراکه نماز معراج هر مسلمان به سوی پروردگارش است. همان‌طور که دکتر یوسف قرضاوی رحمه‌الله می‌گوید: اسراء سفری زمینی بود که خداوند آن را برای پیامبرش (ﷺ) از مکه به قدس ترتیب داد؛ از مسجدالحرام به مسجدالاقصی. این یک سفر زمینی شبانه بود. اما معراج، سفری از زمین به آسمان بود؛ از قدس به آسمان‌های بالا، تا جایی که هیچ انسانی تا پیش از آن نرسیده بود، تا سدرةالمنتهی، جایی که تنها خداوند از آن آگاه است.

هنگامی که درباره درس‌ها و عبرت‌های اسراء و معراج صحبت می‌کنیم، باید بگوییم که این دو سفر نقطه عطفی در زندگی پیامبر (ﷺ) و مسیر دعوت او در مکه بودند. پس از آنکه پیامبر از سوی قریش سختی‌های بسیاری متحمل شد، خداوند این سفر را برای او فراهم کرد تا تسلی و آرامشی برای او باشد و پاداشی برای سختی‌هایی که تحمل کرده است. خداوند به پیامبر (ﷺ) نشان داد که اگر مردم زمین او را رد کرده‌اند، اهل آسمان او را پذیرفته‌اند. اگر مردم از او روی برگرداندند، خداوند به او روی آورده و انبیای پیشین او را امام خود قرار داده‌اند. این سفر، نشانه‌ای از تکریم و آماده‌سازی پیامبر (ﷺ) برای مرحله بعدی بود.

گفته می‌شود که این سفر حدود سه سال یا هجده ماه پیش از هجرت انجام شد. اما قطعی است که پیش از هجرت بوده است.
هجرت و سفر اسراء و معراج مقدمه‌ای برای دوران پس از هجرت بودند. پس از هجرت، زندگی پیامبر (ﷺ) به جهاد و مبارزه مسلحانه تبدیل شد. او باید با تمام عرب‌ها روبرو می‌شد که همگی علیه او متحد شده و جبهه‌های متعددی در برابر دعوت جهانی او شکل گرفتند.

در سالروز اسراء و معراج باید به دو نکته بسیار مهم توجه کنیم. نکته اول، اهمیت مسجدالاقصی است. خداوند متعال بین مسجدالحرام و مسجدالاقصی ارتباطی ویژه برقرار کرده است. این انتخاب خداوند که پیامبر (ﷺ) را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برد و سپس از آنجا به آسمان‌ها عروج داد، هدفمند و معنادار بود. این سوال پیش می‌آید که چرا پیامبر مستقیماً از مسجدالحرام به آسمان‌ها عروج نکرد؟

این انتخاب نشان‌دهنده اهمیت گذر از این مکان مقدس، یعنی بیت‌المقدس، و زمینی است که خداوند آن را برای جهانیان مبارک قرار داده است. عبور از مسجدالاقصی و امامت پیامبر (ﷺ) بر تمام انبیا در آنجا، معنای خاصی دارد. این امر نشان‌دهنده انتقال رهبری و نبوت به امت جدید و پیامبری جدید بود؛ پیامبری که برخلاف پیامبران پیشین که تنها به قوم خود فرستاده می‌شدند، جهانی، جاودانه و رحمتی برای همه انسان‌ها، تمام مناطق و زمان‌ها است. این نبوت جهانی، رسالتی ابدی تا روز قیامت است.

نماز پیامبر بر انبیا در مسجدالاقصی نشان‌دهنده این انتقال رهبری بود. این سفر به مسجدالاقصی و سرزمین پیامبران قدیم مانند ابراهیم، اسحاق، موسی و عیسی، اعلام انتقال رهبری به امت جدید و رسالت جهانی و ابدی اسلام بود.

ارتباط میان مسجدالحرام و مسجدالاقصی برای مسلمانان نشان‌دهنده قدسیت هر دو مسجد است. اسراء از مسجدالحرام آغاز شد و در مسجدالاقصی پایان یافت. این نشان می‌دهد که کوتاهی در حفظ مسجدالاقصی می‌تواند به کوتاهی در حفظ مسجدالحرام بینجامد. خداوند این دو مسجد را در وجدان مسلمانان به هم پیوند داده است تا بدانند هر دو جایگاه و اهمیت والایی دارند. خداوند در وصف مسجدالاقصی می‌فرماید: «ما اطراف آن را برکت داده‌ایم.» این سخن قبل از ساخت مسجدالنبی در مدینه بود.

خداوند می‌خواست این مفهوم در قلب و ذهن امت اسلامی تثبیت شود تا در حفظ این دو مسجد کوتاهی نکنند. مسجدالاقصی اولین قبله مسلمانان بود؛ مسلمانان سه سال در مکه و شانزده ماه پس از هجرت در مدینه به سوی بیت‌المقدس نماز می‌خواندند. این مسجد نه تنها قبله اول، بلکه سرزمین اسراء و معراج است و یکی از سه مسجدی است که تشویق شده به سوی آن سفر کنیم: مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی.

بدین ترتیب، شهر قدس سومین شهر مقدس در اسلام، پس از مکه و مدینه، به شمار می‌رود. لازم است مسلمانان اهمیت قدس را در تاریخ خود و ارزش مسجدالاقصی را در دین، عقیده و زندگی‌شان درک کنند. به همین دلیل، مسلمانان در طول تاریخ همیشه تلاش کرده‌اند که این مسجد در دست آن‌ها باقی بماند. خداوند متعال خواسته است که این مسجد را با یادبود اسراء و معراج مرتبط کند تا هر سال، هنگامی که این مناسبت در پایان ماه رجب گرامی داشته می‌شود، مسلمانان در هر نقطه از جهان به یاد این مسئله بزرگ و مقدس بیفتند. این موضوع، یک مسأله حیاتی است که نباید نسبت به آن کوتاهی کنیم.

اگر یهودیان توانستند رویای تشکیل دولت خود را محقق کنند، ما نیز باید رؤیا داشته باشیم و از مسجد خود محافظت کنیم، حتی اگر واقعیت تلخ ما را به تسلیم وادارد. نباید شکست‌خورده در مسیرشان حرکت کنیم؛ باید ایمان داشته باشیم که خداوند با ماست و او دینش را بر همه ادیان غالب خواهد کرد و یاری‌کننده گروه مؤمنان خواهد بود. همان‌طور که امام احمد و طبرانی از ابو امامه باهلی روایت کرده‌اند، پیامبر اکرم (ﷺ) فرمود: «همواره گروهی از امت من بر حق پیروز خواهند بود و بر دشمنان خود غالب خواهند بود. مشکلاتی که به آن‌ها وارد می‌شود آسیبی به آن‌ها نمی‌زند تا زمانی که فرمان خدا برسد و آن‌ها بر این حالت باقی هستند.» پرسیدند: ای رسول خدا، آن‌ها کجا هستند؟ فرمود: «در بیت‌المقدس و اطراف آن.»

این نخستین درس از داستان اسراء و معراج است.

درس دوم، که ماندگار نیز هست، اهمیت نماز است. نماز در آن شب بزرگ فرض شد. می‌دانیم که در دنیای امروز وقتی دولتی پیامی بسیار مهم دارد، سفیر خود را احضار می‌کند و پیام را حضوری منتقل می‌نماید. پیامبر اکرم (ﷺ) سفیر خداوند برای مخلوقات اوست. خداوند او را به حضور خود فراخواند، از مکه به بیت‌المقدس برد و سپس به سدرةالمنتهی عروج داد. در آنجا نمازهای پنج‌گانه بر او فرض شد.

تمام عبادات دیگر در زمین فرض شدند، اما نماز در آسمان فرض شد. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت ویژه این عبادت و جایگاه آن به‌عنوان یکی از ارکان اسلام است. نماز، میراث عملی و ماندگار این سفر معنوی است. نماز معراج روحی هر مسلمان است که او را به خداوند نزدیک می‌کند. گویی پیامبر اکرم (ﷺ) هدیه‌ای از آن سفر بزرگ برای هر مسلمان آورده است و این هدیه، نماز است که به وسیله آن خداوند را عبادت می‌کنیم.

همچنین نماز ارتباط خاصی با مسجدالاقصی دارد. زمانی که نماز فرض شد، مسلمانان تا زمان هجرت، به سمت مسجدالاقصی نماز می‌خواندند. این قبله اول مسلمانان بود. اگر فرض کنیم که اسراء در سال دهم بعثت اتفاق افتاد، مسلمانان سه سال در مکه و شانزده ماه پس از هجرت در مدینه به سوی بیت‌المقدس نماز می‌خواندند.

وقتی خداوند دستور داد که قبله به سمت مسجدالحرام تغییر کند، یهودیان در مدینه جنجالی به راه انداختند و گفتند: «چرا مسلمانان قبله خود را تغییر دادند؟» آن‌ها ادعا کردند که نمازهای قبلی مسلمانان باطل بوده و بی‌اثر شده است. اما خداوند پاسخ آن‌ها را داد و فرمود: «ما قبله‌ای که بر آن بودی مقرر نکردیم مگر برای اینکه بدانیم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی به عقب بازمی‌گردد.» خداوند ایمان و نماز مسلمانان را حفظ کرد و آن‌ها را مطمئن ساخت.

نماز معراج هر مسلمان است. همان‌گونه که پیامبر (ﷺ) به آسمان‌ها عروج کرد، شما نیز می‌توانید از طریق نماز به خداوند نزدیک شوید. در حدیث قدسی خداوند می‌فرماید: «نماز را میان خود و بنده‌ام به دو قسمت تقسیم کردم و برای بنده‌ام آنچه خواسته است، مقرر نمودم.» وقتی بنده‌ام می‌گوید: «الحمد لله رب العالمین»، خداوند می‌فرماید: «بنده‌ام مرا ستایش کرد.» وقتی می‌گوید: «الرحمن الرحیم»، خداوند می‌فرماید: «بنده‌ام مرا ثنا گفت.» و این گفت‌وگو تا پایان سوره فاتحه ادامه دارد. نماز نه تنها عبادتی است بلکه گفت‌وگویی مستقیم و معنوی میان بنده و پروردگار است.