سیره پیامبر صلی الله علیه وسلم تفسیر و تطبیق عملی قرآن می باشد؛ بهترین الگوی عملی ما در شیوهی دعوت و تربیت است؛ ما را به فهم مقاصد قرآن راهنمایی میکند؛ فهم جامعی از اسلام به عنوان برنامه عملی زندگی را به ما خواهد بخشید و در نهایت یکی از اسباب بسیار مؤثر در ایجاد محبت پیامبر (ص) در دلها، مطالعه سیره میباشد.
پیشگفتار:
پیروزی حیرتانگیز سپاه ٣١٣ نفرهی محمّد، بر سپاه مجهز ٩٥٠ نفرهی مكّه، در جنگ بدر، سبب استحكام شدیدتر پایههای حكومت محمّد در مدینه گردیده و رؤسای مكّه و در رأس آنها، ابوسفیان، دریافتند كه شكست دادن محمّد به سادگی قابل انجام نیست، بنابراین تصمیم گرفتند با كارشكنی و ایجاد اختلافات داخلی در مدینه، جامعهی مدینه را دچار چند دستگی كنند تا پایههای حكومت نوپای محمّد، سست گردد.
بدین جهت با طوایف داخل مدینه و اطراف مدینه، ارتباط برقرار كرده تا از طریق ایجاد اختلافات داخلی، پایههای حكومت نوپای محمّد را سست گردانند؛
سال سوّم و چهارم هجری
پیشگفتار:
رؤسای مكّه كه به شدت مترصد فرصتی بودند تا حكومت محمّد(ص)، بزرگتر نشده و قدرت او از مكّه كمتر است؛ یك جنگ با محمّد(ص) را آغاز كنند، تا مردم مدینه كه زیاد اهل جنگ نبود و كشاورز بودند، جنگ نكرده و محمّد(ص) را رها كنند و یا اینكه جنگ كرده و شكست بخورند و بدین وسیله حكومت نوپای محمّد(ص) نابود شود.
بدین جهت تحریكات از طرف مكّه، حدود یك سال پس از اقامت محمّد(ص) در مدینه، آغاز گردیده و هر روز به بهانهای، برخی از كاروانهای تجاری و قبایل مكّه، به مدینه نزدیك شده و اموالی را از مردم اطراف مدینه غارت كرده و گاهاً عدّهای را كشته و به سرعت فرار میكردند.
پیشگفتار:
اقدامات زیركانه محمد در مدینه كه آن هم تنها در یكسال بود، بسیار مؤثّر واقع افتاد و به صورت شگفتانگیزی، جامعه ابتدایی و بی نظم مدینه؛ انضباط عجیبی به خود گرفت و یك سیستم اداری بسیار منظّم به وجود آمد.
در ادامه این اقدامات بود كه یك سیستم نامه نگاری و مكتوبات به وجود آمد و سیستمی جدید برای مالكیت ایجاد گردید و در نهایت اوّلین سیستم قضایی در جامعه عربستان توسط محمّد در مدینه ایجاد گردید، كه سبب از بین رفتن اختلافات قبیلهای و وحدت جامعه مدینه و از بین رفتن هرج و مرج در شهر شد و جامعه مدینه به یك ملت واحده مبدل گردید.
پیشگفتار:
بزرگان مكه و رؤسای طوایف چهلگانهی مكه، كه هنگام مهاجرت محمد، تصمیم به قتل او را داشتند و نقشهشان شكست خورده بود؛ با شنیدن خبر رسیدن محمد به یثرب، تا مدتی، هیچ واكنشی نشان ندادند، زیرا تصور میكردند جامعه نژاد پرست یثرب، كه بین سه دسته اوس، خزرج و یهودیان تقسیم بندی شده بود و بر اساس نژاد و تعصب شدید قبیلهای به افراد بها میدادند، تا مدتی كوتاه به محمد پناه میدهند و پس از اندكی، چون او یك شخص خارجی است و متعلق به هیچكدام از قبیلهها نیست، از اطراف وی پراكنده خواهنده شد و سپس مخالفانش در یثرب، وی را بیرون خواهند كرد؛ بنابراین سكوت كرده و كار خاصی انجام ندادند.
معجزهی اسراء و معراج از بزرگترین معجزات و آیاتی است که خداوند به پیامبرش محمد اختصاص داده است. برای اهمیت این معجزه است که خداوند در دو جای کتاب گرانقدرش از آن یاد کرده است:
نخست: در سورهی اسراء که در آغاز آن میفرماید: "سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ" [إسراء: ١]
منزّه است آن [خدايى] كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى -كه پيرامون آن را بركت دادهايم- سير داد، تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواى بيناست.
سال سیزدهم پس از بعثت(سال اول هجری)
پیشگفتار:
رؤسای مكه كه خیلی دیر و پس از مدتها از ملاقاتهای نمایندگان طوائف یثرب با محمّد و اتفاقاتی كه به دور از چشم آنها رخ داده بود، آگاهی پیدا كردند، دریافتند كه جمع كثیری از مردم یثرب، مسلمان شدهاند و از محمّد و پیروانش دعوت كردهاند كه به یثرب بروند.
آنان پس از تجمع در مجلس مشورتی مكه(دارالندوه) و بحث پیرامون این قضیا، بهاین نتیجه رسیدند كه پیوند مسلمانان مكه با قبایل پرجمعیت و قدرتمند اوس و خزرج در یثرب، برای آینده آنها خطرناك است، زیرا اوّلاً از انتقام مسلمانان میترسیدند و ثانیاً این شهر در مسیر كاروانهای تجاری آنها قرار داشت.
از سال ۱۰ تا سال ۱۳ پس از بعثت:
پیشگفتار:
مرگ ابوطالب و خدیجه؛ ضدیت عمویش ابولهب با او، که اینک ریاست بنیهاشم را بر عهده داشت؛ سفر محمّد به طائف و بیرون کردن او از طائف و بسیاری از اتّفاقات دیگر؛ در مجموع سبب گردید که بزرگان مکّه به این نتیجه برسند، که دیگر کار محمّد تمام است و دیر یاز یا زود جمعیّت اندکی که به او گرویدهاند، پراکنده خواهند شد و از اسلام دست خواهند کشید و محمّد تنهای ضعیف، را در حالیکه حتّی خاندانش ضدّ او هستند، به راحتی میتوانند، از میان بردارند و او را به قتل برسانند.
واقعیّت نیز چنین بود و دین اسلام در مکّه با حالت توقّف و حتّی عقب گرد، مواجه شده بود و پس از سال دهم بعثت تقریباً هیچ فردی از مکّه مسلمان نشده بود
از سال ٧ تا سال ١٠ پس از بعثت:
گرویدن عمربن خطاب (سفیر مكّه) و حمزة بن عبدالمطلب(پهلوان قریش)، به محمّد، سبب منقلب شدن بزرگان مكّه گردید و از همه مهمتر مسلمان شدن هیئت اعزامی كشور حبشه و ایمان آوردن یك هیئت دانشمند، به محمّدی كه حتّی سواد خواندن و نوشتن نداشت؛ سبب حیرت بزرگان مكّه گردیده و كسانی كه فكر میكردند كار محمّد و پیروانش در نتیجه آزار و شكنجهها، سست گشته و از بین خواهند رفت، دریافتند، بسیار سادهاندیش بودهاند و این سه واقعه آنان را سخت، به فكر فرو برد.
در اینجا بود كه بزرگان مكّه و رؤسای طوایف قریش تصمیم هوشمندانه و غیرقابل پیش بینیای بر علیه پیامبر گرفتند،
سال ششم و هفتم پس از بعثت:
مسلمان شدن حمزه بن عبدالمطلب پهلوان قریش و پس از آن فرزندان بسیاری از بزرگان قریش و رؤسای مكّه سبب خشم فراوان رؤسای مكّه شد و آزارها فوقالعادّه دوچندان گردید و بیم آن میرفت كه بسیاری از مسلمانان بی پناه كشته شده و به قتل برسند و پیامبر چون این وضع را دید؛ بنابراین پس از برسی سایر ممالك و سرزمینها در نهایت حبشه را انتخاب كرده و به پیروانش گفت برای رهایی از آزارها عرض دریای سرخ را پیموده و قدم به خاک حبشه بگذارند.
مسلمانان شب هنگام تک تک و دسته دسته؛
نشست بانوان عضو جماعت شهر شیراز، با موضوع« محبت خدا و پیامبر و مومنان» دوشنبه ۲۹ بهمن برگزار شد